تاریخ
رضا طاهرخانی؛ محمّد سپهری
دوره 18، شماره 1 ، فروردین 1397، ، صفحه 235-257
چکیده
برخلاف اهمیت تحولات سیاسی و فرهنگی ایران در دورة فرمانروایی آققویونلوها در نیمة دوم سدة نهم هجری قمری، شمار متون و منابع اصلی مربوط به این دوران فراوان نیست و همة آنچه تاکنون شناسایی شده هنوز بهصورت انتقادی منتشر نشدهاند. در حوزة تاریخنویسی آثاری که در این دوره تألیف شد ادامة همان روش سادهنویسی اواخر سدة هفتم بود. نثر منشیان ...
بیشتر
برخلاف اهمیت تحولات سیاسی و فرهنگی ایران در دورة فرمانروایی آققویونلوها در نیمة دوم سدة نهم هجری قمری، شمار متون و منابع اصلی مربوط به این دوران فراوان نیست و همة آنچه تاکنون شناسایی شده هنوز بهصورت انتقادی منتشر نشدهاند. در حوزة تاریخنویسی آثاری که در این دوره تألیف شد ادامة همان روش سادهنویسی اواخر سدة هفتم بود. نثر منشیان و مورخان این دوره مصنوع و فنی است؛ این نویسندگان در ستایش ترکمنان آققویونلو غلو بسیار کرده و آنان را یگانه شایستگان پادشاهی و خلافت اسلامی روزگار خود دانستهاند. تواریخ این دوره هرکدام مکمّل یکدیگرند و تاریخنویسی آن بیشتر برمبنای مشاهدات شخصی و دسترسی به اسناد آن دوره نگاشته شده و از این نظر حائز اهمیت بسیاری است. حال پرسش اصلی پژوهش این است: نقاط ضعف و قوت تاریخنگاران دورۀ آققویونلو در تألیف کتابهایشان کداماند؟ بهنظر میرسد این پژوهش توانسته مبانی، اصول جهانبینی، و نقاط ضعف و قوت تاریخنگاری دورۀ آققویونلو را تبیین کند. در این مقاله از روش توصیفی ـ تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانهای استفاده شده است.