اقتصاد
محمدامیر ریزوندی؛ روحاله ابوجعفری؛ محمد عظیمزاده آرانی
چکیده
با طرح اقتصاد دانشبنیان بهعنوان شکل جدیدی از الگوی توسعۀ اقتصادی، شاهد انتشار کتب و مقالات پژوهشی بسیاری طی سالهای اخیر در داخل و خارج از ایران بودهایم. یکی از همین آثار، کتاب اقتصاد دانشبنیان: مبانی، مفاهیم، روششناسی است که بهتازگی منتشر شده است و مقالۀ حاضر به معرفی و نقد محتوایی آن میپردازد. از نظر محتوایی، با توجه ...
بیشتر
با طرح اقتصاد دانشبنیان بهعنوان شکل جدیدی از الگوی توسعۀ اقتصادی، شاهد انتشار کتب و مقالات پژوهشی بسیاری طی سالهای اخیر در داخل و خارج از ایران بودهایم. یکی از همین آثار، کتاب اقتصاد دانشبنیان: مبانی، مفاهیم، روششناسی است که بهتازگی منتشر شده است و مقالۀ حاضر به معرفی و نقد محتوایی آن میپردازد. از نظر محتوایی، با توجه به تاکید نویسندگان بر اهمیت دانش ضمنی و قرار دادنِ آن در کانون بحثها میتوان رویکرد آنها به اقتصاد دانشبنیان را تطوری دانست و همچنین نظر به تاکید بر نهادها برای بسترسازیِ اقتصاد دانشبنیان، چارچوب تحلیلیِ آنها اقتصاد نهادی است. کتاب از جامعیت خوبی برخوردار است، اما بهطور کامل منطبق با عنوان انتخابی که از روششناسی در آن نام برده شده نیست. همچنین، ضمن اتکای نظریهها بر شواهد آماری، اما قدیمی بودن آمارِ ارائهشده، روزآمدسازیِ منابع و گزارشهای مورداستفاده را ضروری میسازد. جای دیدگاههای مختلف به اقتصاد دانشبنیان و بحث دربارۀ پیچیدگیهای حقوق مالکیت دانش نیز در کتاب خالی است. اما در کل، کتاب توانسته است با زبانی روشن و ساده، مبانی و مفاهیم اقتصاد دانشبنیان را به مخاطبان ارائه کند.
اقتصاد
علی سعیدی
چکیده
کتاب روششناسی علم اقتصاد اسلامی با رویکرد واقعیت نهادی بهمنظور کتاب درسی مقطع کارشناسی ارشد و دکتری رشتۀ اقتصاد اسلامی تدوین شده است. نویسندۀ کتاب تلاش کرده است تا با استفاده از مفهوم نهاد میان احکام شریعت، بهعنوان اموری اعتباری، با واقعیتهای اقتصادی ارتباط برقرار کند و نتیجه بگیرد که چون اعتباریات در جوامع اسلامی با سایر ...
بیشتر
کتاب روششناسی علم اقتصاد اسلامی با رویکرد واقعیت نهادی بهمنظور کتاب درسی مقطع کارشناسی ارشد و دکتری رشتۀ اقتصاد اسلامی تدوین شده است. نویسندۀ کتاب تلاش کرده است تا با استفاده از مفهوم نهاد میان احکام شریعت، بهعنوان اموری اعتباری، با واقعیتهای اقتصادی ارتباط برقرار کند و نتیجه بگیرد که چون اعتباریات در جوامع اسلامی با سایر جوامع متفاوت است، واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی موردمطالعه در علوم اجتماعی و اقتصادی در جوامع اسلامی نیز متفاوت است و درنتیجه علم اقتصاد اسلامی نیازمند روش شناخت متفاوتی با علم اقتصاد متعارف است. نویسنده فهرستی از نهادهای برگرفته از احکام شریعت و نحوۀ اثرگذاری آنها بر واقعیتهای اجتماعی را مطرح میکند. اشکال اصلی کتاب در دورشدن از مباحث روششناسی علم است و تقریباً هیچ بحثی دربارۀ ارزیابی نظریات اقتصاد اسلامی یا ملاک علمیبودن این نظریات مطرح نشده است. بخش زیادی از کتاب به ذکر معرفتهای درجۀ یک اقتصاد اسلامی و تفاوت آنها با اقتصاد نئوکلاسیک پرداخته است. نویسنده از برخی مفاهیم نهادگرایی استفاده کرده است، بدون اینکه رابطۀ مبانی، مفروضات، و ارزشهای این مکتب را با اقتصاد اسلامی روشن ساخته باشد. همچنین، در نقد مبانی اقتصاد نئوکلاسیک بر سایر مکاتب اقتصادی، ازجمله مکتب تاریخی آلمان و اقتصاد رفتاری و نهادگرا، تکیه شده است، درحالیکه انتظار میرفت نویسنده از منظر اقتصاد اسلامی به نقد مکتب نئوکلاسیک بپردازد. پیشنهاد میشود عبارت «روششناسی» از عنوان کتاب حذف شود و در چاپ بعدی اصلاحات اساسی در محتوای کتاب صورت گیرد.