هنر
علی خراشادی؛ مقداد جاوید صباغیان
چکیده
بهرام بیضایی از مهمترین هنرمندان عرصۀ درام در ایران است. بااینحال، با گذشت نزدیک به شصت سال از فعالیت هنریِ بیضایی و در هیاهوی مخالفان و موافقان آثارش، آنچه به چشم و گوش میرسد سخن از چه گفتنهای آثارش بوده است: از نقدهای اسطورهنگرانه و تاریخی تا نقدهای فمینیستی و سیاسی که آثارش را در بردار سیاست زمانه تأویل، تفسیر، و نقد میکنند. ...
بیشتر
بهرام بیضایی از مهمترین هنرمندان عرصۀ درام در ایران است. بااینحال، با گذشت نزدیک به شصت سال از فعالیت هنریِ بیضایی و در هیاهوی مخالفان و موافقان آثارش، آنچه به چشم و گوش میرسد سخن از چه گفتنهای آثارش بوده است: از نقدهای اسطورهنگرانه و تاریخی تا نقدهای فمینیستی و سیاسی که آثارش را در بردار سیاست زمانه تأویل، تفسیر، و نقد میکنند. در این مقاله، سعی میشود سه اثر بیضایی شامل هشتمین سفر سندباد، پردۀ نئی، و آینههای روبهرو از منظر شکل روایت بررسی شود. فیلمنامههای بیضایی نوشتههاییاند که پیش از آنکه امکان ساختهشدن یابند چاپ میشوند. از این منظر، با پدیدهای منحصربهفرد مواجهیم که امکان دسترسی، تحقیق، و بررسی خود فیلمنامه ـ حتی پیش از ساخت فیلم ـ را در اختیار محققان فارسیزبان قرار میدهد. راهی که برای تبیین و بررسیِ این آثار در نظر گرفته شده است، بررسی شیوۀ روایت و بهطور خاص زمان روایت با اتکا به آرای ژرار ژنت، روایتشناس ساختارگرای فرانسوی، است. هدف این مقاله بررسی رابطۀ زمان و علیت بهعنوان پایههای روایت در آثار بیضایی و تبیین چگونگی نگاهِ او به هستی با تمرکز بر شکل آثارش است.