چکیدهمحسنات بدیعی یا آرایههای بلاغی ابزارهاییاند که ادبا با بهکارگیری آنها به آرایش زبان خود میپردازند. این آرایهها همزاد زبان نیستند ولی زادۀ زمان و محیطیاند که زبان در آن رشد و نمو میکند و به بالندگی میرسد. با توجه به قرابتهای موجود میان زبان فارسی و عربی و با استناد به شواهد موجود میتوان گفت اکثر قریب به اتفاق ...
بیشتر
چکیدهمحسنات بدیعی یا آرایههای بلاغی ابزارهاییاند که ادبا با بهکارگیری آنها به آرایش زبان خود میپردازند. این آرایهها همزاد زبان نیستند ولی زادۀ زمان و محیطیاند که زبان در آن رشد و نمو میکند و به بالندگی میرسد. با توجه به قرابتهای موجود میان زبان فارسی و عربی و با استناد به شواهد موجود میتوان گفت اکثر قریب به اتفاق آرایههای عربی در زبان فارسی هم بهکار رفتهاند. کاربرد این آرایهها در زبان فارسی به گونههای زیر است:الف) کاربرد آرایه با همان اسم و بدون هیچ تغییر در نحوۀ بهکارگیری؛ ب) کاربرد آرایه با اسمی که در عربی کمتر به آن شهرت دارد؛ پ) کاربرد آرایه با اسمی که در زبان عربی به آن مشهور نیست؛ ت) کاربرد آرایه با اسمی جدید یا اسمی که ترجمه شدۀ نام عربی آن است؛ ث) کاربرد آرایه با تفاوت اندک در نحوۀ بهکارگیری؛ ج) کاربرد آرایه با شیوهای کاملاً متفاوت. همچنین در این بررسی مشخص شد که برخی از آرایههای عربی در زبان فارسی کاربرد ندارند.در زبان فارسی به آرایههایی اشاره شده است که فارسیزبانان آن را از زبانهای دیگر گرفتهاند و در کتابهای قدیم عربی که در این علم نوشتهشدهاند نیامده است. مؤلفان جدید نیز کمتر به بدیع و نوآوریهای این علم پرداختهاند.در بررسی نمونهها به تداخل موضوعی علم معانی و بیان با این علم پی میبریم؛ بهنحوی که در هر دو زبان مسائل علوم مذکور گاه وارد آرایههای بدیعی شدهاند.این مقاله در نهایت اثبات میکند که بدیع اولین بار بهصورت علمی مستقل در زبان عربی بررسی شد و فارسی زبانان از نمونههای عربی الگو گرفتند.