علوم سیاسی
نوید کلهرودی؛ احمد بستانی
چکیده
ایدۀ جواد طباطبایی از سه دهۀ پیش تاکنون بر دو محور اساسی زوال اندیشۀ سیاسی در ایران و در دهههای اخیر بر حول محور اندیشۀ ایرانشهری قرار گرفته است. طباطبایی از معدود نویسندگانی است که در یک دستگاه منظم فکری مفاهیمی را برای توضیح تاریخ اندیشۀ سیاسی در ایران بهکار گرفته است، اما وسعت طرح او باعث شده است تا تمام مضامین اندیشۀ سیاسی ...
بیشتر
ایدۀ جواد طباطبایی از سه دهۀ پیش تاکنون بر دو محور اساسی زوال اندیشۀ سیاسی در ایران و در دهههای اخیر بر حول محور اندیشۀ ایرانشهری قرار گرفته است. طباطبایی از معدود نویسندگانی است که در یک دستگاه منظم فکری مفاهیمی را برای توضیح تاریخ اندیشۀ سیاسی در ایران بهکار گرفته است، اما وسعت طرح او باعث شده است تا تمام مضامین اندیشۀ سیاسی ایرانشهری بهوضوح طرح و بررسی نشده باشند. این مقاله تلاشی برای شرحی مجمل درمورد واپسین اثر طباطبایی و مباحث مهم آن است؛ ازجمله جایگاه مجلس اول مشروطه، مفهوم سنت، و لزوم تمایز میان ناسیونالیسم و ایدۀ ایران. همچنین، تأملی در آرای مؤلف بهخصوص درباب ارتباط دیدگاههای او با مسائل معاصر ایران و نقدهایش بر روشنفکران معاصر است. نویسندگان استدلال میکنند که اگرچه میراث بهجایمانده از ایران باستان مهم و قابلتوجه است، بدون بازسازی اندیشههای کلاسیکی که امروزه بهواسطۀ تلاش خود طباطبایی اندیشۀ ایرانشهری نامیده میشوند، این اندیشهها همچنان در هالهای از ابهام خواهند بود.