چکیده علم در موج اول، با تنوعی اندک و سرعت تغییرات بسیار کند، مبتنی بر نظام استاد ـ شاگردی بود؛ دانش در محیطی باثبات و ارتباطات علمی بسیار محدود بود. در موج دوم، تخصص علمی رشد کرد و «خودکارشدن» ابزارها و روشهای علمی را بسیار متحول کرد. موج دوم زمانی برای تولید انبوه دانش بود، مضربهای تغییرات در علم حدوداً ده ساله بود، ...
بیشتر
چکیده علم در موج اول، با تنوعی اندک و سرعت تغییرات بسیار کند، مبتنی بر نظام استاد ـ شاگردی بود؛ دانش در محیطی باثبات و ارتباطات علمی بسیار محدود بود. در موج دوم، تخصص علمی رشد کرد و «خودکارشدن» ابزارها و روشهای علمی را بسیار متحول کرد. موج دوم زمانی برای تولید انبوه دانش بود، مضربهای تغییرات در علم حدوداً ده ساله بود، و ارتباطات علمی از طریق رسانههای انبوه در سطح بینالمللی رشد مییافت. در موج سوم، ساختار درختی علم به ساختار شبکه متحول شد، مفهوم تخصص علمی دگرگون شد، جهش بزرگ رایانهای و انقلاب نرمافزاری به وقوع پیوست، خلاقیت و فنّاوری اطلاعات جانشین مهارتهای دو موج پیشین شد، اقتصاد دانش ظهور یافت، تغییرات علمی به طرز بیسابقهای سریعتر و پویاتر و پیچیدهتر شد، ارتباط و تعامل بینالاذهانی در علم افزایش یافت، رسانههای انبوه با مصرفکنندگان منفعل به نظام چندرسانهای با ویژگی تعاملی و کاربران فعال توسعه یافتند، تولید و انتقال دانش فرایندی جهانی شد، دانشگاهها بنگاههای دانش تلقی شدند، و شبکهای از فنّاوری اطلاعات و ارتباطات به توسعة مزیت انباشتی در علم انجامید.