نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه حقوق جزا و جرمشناسی، دانشگاه تهران
2 قاضی دادگستری و مشاور معاون حقوقی قوۀ قضاییه.
3 دانشجوی دکتری حقوق کیفری و جرمشناسی، دانشگاه تربیت مدرس
چکیده
بزهکار در جرایم عمدی باید ازنظر روانی قصد مجرمانه و آگاهی لازم برای ارتکاب جرم را داشته باشد یا در اجرای عمل بهنحوی، بیآنکه قصد منجزی برای ارتکاب بزه از او سر بزند، خطایی انجام دهد که بتوان وی را مستحق مسئولیت جزایی شناخت، اما این امور تمام آنچه را که رکن معنوی نامیده میشود، در بر نمیگیرد و فقط دربردارندة بخشی از آن است که باید آن را عناصر روانی معنوی نامید و درمقابل ضروری است آن بخش دیگر از عناصر معنوی که «غیرمادی» و درعینحال «غیرروانی» هستند، بهصورت مستقل شناسایی شوند و مجال بروز و ظهور داشته باشند. نگارندگان میکوشند تا اثبات کنند عناصری در تحقق جرم در تمام نظامهای حقوقی جهان وجود دارد که معنویاند، اما واجد وصف «روانی» نیستند. بنابراین، عناصر «غیرروانی» میتواند بهمنزلۀ یک معنون حقیقی و مستقل در ذیل رکن معنوی باعنوان صحیح «عناصر معنوی غیرروانی» بهرسمیت شناخته شود. فارغ از ثمرهای متعدد بحث در جنبة ثبوتی جرایم، این تغییر به تحول در جنبة نظری مفاهیم بنیادین حقوق کیفری و بهتبع آن تغییر در ساختار همة کتب حقوقی داخلی و حتی خارجی منجر میشود و از این حیث، نظریهای ساختارشکن است. ازحیث ادلة مربوط به جنبة روانی انسان و نیز ازحیث تدقیق در عناصر ضروری جرم در عمل موجب صعوبت اثبات برخی جرایم میشود و با خروج برخی اجزا از عنصر مادی برای احراز آن ابزارهای مادی و حس کفایت نمیکند. درنتیجه، میتواند نوعی قضازدایی یا جرمزدایی و کاهش تورم جمعیت کیفری را بهارمغان آورد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Non- Mental Components in the Immaterial Element of Crime A Critique to the Design of the Main Elements of the Crime
نویسندگان [English]
- Reza Zahravi 1
- Seyed Ali Kazemi 2
- Rasool Ahmadzadeh 3
1 Assistant Professor of Department of Criminal Law and Criminology, University of Tehran (Corresponding author),
2 Judge and Legal Assistant Adviser to the Judiciary
3 PhD Student in Criminal Law and Criminology, Tarbiat Modarres University
چکیده [English]
A delinquent, in a deliberate crime, must have the mental intention and also the knowledge necessary to commit the crime, or in doing a crime, without a definite intention to commit an offense, he/she makes an error that could qualify him/her for criminal responsibility. But this does not encompass all that is called the immaterial element, and only contains part of what is called the immaterial mental elements, while it is indispensable that the other part of the spiritual element that is "immaterial" and at the same time "non-mental" be identified independently and have the opportunity to be appeared and emerged. The authors try to prove that there are elements in the realization of crime in all the legal systems of the world that are immaterial but do not qualify as "mental". Therefore, the "non-mental" elements can be recognized as a true and independent title under the immaterial element with the correct title of "non-mental immaterial elements". Apart from the many benefits of discussing in proving aspect of crimes, this shift has led to a theoretical shift in the fundamental concepts of criminal law, and consequently a change in the structure of all domestic and even foreign law books, and in this sense it is a deconstructing theory. In terms of reasons related to human mental aspect as well as of scrutinizing in the essential elements, crime in action makes it difficult to prove some crimes and by removing certain components from the material element to acquire it, material and sensory means are not sufficient. As a result, it can lead to some kind of diversion or decriminalization and reducing the inflation of the criminal population.
کلیدواژهها [English]
- Material Element
- Immaterial Element
- Mental Element
- Non-Mental Element
- Elements of Crime