نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار زبان و ادبیات عربی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

2 دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

چکیده

اختلافات فراوان میان دو‌‌ مکتب نحوی بصره و کوفه باعث‌‌ شد تا برای نحو هم‌‌چون فقه و کلام علمی پدید ‌‌آید و پژوهش‌گر‌‌ان این ‌‌حوزه ازطریق آن استنباط احکام نحوی را دریابند که آن را «أصول‌النحو» یا «علل‌النحو» نامیده‌اند. ابن‌‌سراج ازجمله کسانی است که در کتاب الأصول فی النحو به این‌ ‌علم پرداخته ‌‌است. بسط و تفصیل او در باب‌ها و فصل‌های این کتاب بر ذهن دریابندۀ این‌‌ دانشمند بزرگ دلالت دارد و بیان‌گر آن است که وی حق مطلب را در بیان و باب‌‌بندی علم نحو و تاحدی در علم اصول نحو ادا ‌‌کرده ‌‌است. مقالۀ حاضر با شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی روش ابن‌‌سراج را در کتابش بررسی کرده‌‌ است. مهم‌‌ترین یافته‌های این ‌‌پژوهش نمایان‌گر آن است که این‌‌ کتاب نظمی منطقی دارد و ابن‌‌سراج در آن افزون‌بر به‌‌‌دست‌دادن نظرهای نوین، اصول دو مکتب بصری و کوفی را به‌‌گونه‌ای معقول درهم‌آمیخته است. او در بهره‌‌گیری از آثار پیش از خود به تقلید صرف نپرداخته، بلکه پیوسته تلاش‌‌ کرده ‌‌است تا مطلبی نو بر یافته‌های پیشین بیفزاید. اهمیت این ‌‌موضوع در آن است که تاکنون پژوهشی دربارۀ ابن‌‌سراج و کتابش به پارسی مشاهده ‌‌نشده و پژوهش‌گر‌‌ان این ‌‌حوزه در عصر حاضر به علم اصول توجهی نکرده‌اند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

The Methodology of the Book “al-Usoul Fi al-Nah’w” (The Principles of Grammar) by Ibn Sarraj: Based on the Critique and Study of Features of the Book)

نویسندگان [English]

  • Yado-allah Rafiei 1
  • Ra'na Abdi 2

1 Assistant Professor of Arabic Language and Literature, Institute for Humanities and Cultural Studies, Iran

2 MA Student of Arabic Language and Literature, Institute for Humanities and Cultural Studies

چکیده [English]

The many differences between Kufi’s and Basri’s schools in Arabic grammar (al-Nah’w) , just like the situation of Islamic Jurisprudence (Fiq’h) and Islamic Theology (Kalam), ended up in establishing a knowledge of grammar, namely “Principles of Grammar” (al-Usoul fi al-Nah’w) or “Principles of Grammar” (al-Nah’w) by which researchers are able to recognize grammatical rules. Ibn Sarraj is one of these scholars whose book entitled, “al-Usoul Fi al-Nah’w” (The Principles of Grammar), deals with this knowledge. Details and descriptions of parts and chapters of the book can prove his deep knowledge in the knowledge of grammar, and to the extent, in principles of grammar. Deploying an analytic-descriptive method, this paper studies the Ibn Sarraj’s method in his book. Main results of this study show that this book benefits from coherent and consistent order and division in which Ibn Sarraj advanced new doctrines as well as integrating both Kufi’s and Basri’s schools in a suitable way. In employing existent doctrines, he avoided following the footprints of predecessors but rather he tried to advance their opinions by adding new doctrines. The importance of this study is that there is not any study in Persian about Ibn Sarraj or his book. It is also significant in that knowledge of grammar in recent years needs new studies by researchers of the field needs.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Arabic Grammar
  • Principles of Grammar
  • Ibn Sarraj. al-Usoul al-Nah’w (Principles of Grammar)
قرآن کریم.
ابن‌‌الأنباری، کمال‌‌الدین (1985)، نزهة الألباء فی طبقات الادباء، تح: إبراهیم السامرائی، اردن: مکتبة المنار.
ابن‌‌الجنی (1957)، الخصائص، تح: محمدعلی النجار، مصر: دارالکتب المصریة.
ابن‌‌خلکان، شمس‌‌الدین (1978)، وفیات الأعیان و انباء ابناء الزمان، تح: إحسان عباس، ج 3، بیروت: دار صادر.
ابن‌‌سراج، محمدبن سهل (1996)، الأصول فی النحو، تح: عبدالحسین الفتلی، ج 1، 2، و3، بیروت: موسسة الرسالة.
ابن‌‌یعیش النحوی، موفق‌‌الدین (2001)، شرح المفصل، ج 5، بیروت: عالم الکتب.
الجهنی، عبدالعزیزبن محمد (1997)، آراء ابن السراج غیرالبصریة فی کتابه (الأصول فی النحو)، پایان‌‌نامۀ کارشناسی ‌‌ارشد، عربستان: دانشگاه أم‌‌القری، دانشکدۀ زبان عربی، گروه زبان و ادبیات عربی، گرایش صرف و نحو.
الحموی، یاقوت (1993)، معجم الأدباء ارشاد الاریب الی معرفة الادیب، تح: إحسان عباس، ج 6 و 18، بیروت: دار‌‌الغرب الإسلامی.
الذهبی، شمس الدین محمد (1992)، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، تح: عمر عبدالسلام تدمری، ج 23، لبنان: دار‌‌الکتاب العربی.
الزبیدی، ابوبکر (1984)، طبقات النحویین و اللغویین، تح: محمد ابوالفضل إبراهیم، قاهره: دار‌‌المعارف.
المبرد، ابوالعباس (1994)، المقتضب، تح: عبدالخالق عضیمة، ج 1، مصر: وزراة الاوقاف المجلس الاعلی للشئون الاسلامیة لجنة احیاء التراث الاسلامی.
محمد الطناحی، محمود (1986)، فهارس کتاب الاصول فی النحو العربی لابی بکر بن السراج المتوفی سنة 316ق، قاهره: مکتبة الخانجی.
المسیعدین، محمد ‌‌أحمد ‌‌عبدالله (2009)، الشاهد النحوی: الشاذ والضرورة فی کتاب الأصول لإبن السراج، پایان‌‌نامۀ کارشناسی ‌‌ارشد، موته: گروه زبان و ادبیات عرب دانشگاه موته.