نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه تاریخ، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران.
2 دانشیارگروه تاریخ، دانشگاه ایلام. ایلام، ایران.
3 دکترای تاریخ ایران اسلامی و مدرس دانشگاه ایلام. ایلام. ایران.
چکیده
تاریخ عالمآرای عباسی از زوایای گوناگون موردتوجه قرار گرفته است، اما مطالعات پیشین کمتر آن را نقد کردهاند. این کتاب تاکنون بیشتر بهمنزلة اثری سیاسی بررسی شده است. اما با درک و قرائت متن کتاب با رویکردی مبتنیبر نظریة تحلیل انتقادی میتوان به وجوه دیگری غیر از وقایعنگاری صِرف در اندیشة اسکندربیگ منشی دست یافت. تاریخ عالمآرای عباسیتداوم میراث تاریخنگاری ایرانی اسلامی است و بر همین اساس، باید عمدة رویکردهای این شیوه از تاریخنگاری را با اصول، مبانی، و چهارچوبهای مطرحشده در شیوة تاریخنگاری اسلامی جست، اما نگارنده با استفاده از نظریة تحلیل گفتمان انتقادی سعی کرده تا به مسائل مهمتری ازجمله محرک تاریخ، بینش معرفتشناسانه، تقدیر، جبرگرایی، و مناسبات اجتماعی در تاریخنگاری اسکندربیگ منشی پاسخ دهد. یافتهها نشان میدهد که اسکندربیگ منشی با همان رویکرد الهیاتمحوری و قهرمانگرایی سیاسی حوادث را بیان کرده و محرک تاریخ را تجلی ارادة خدا روی زمین، ازطریق پادشاهان صفوی، دانسته است، اما بهجرئت میتوان گفت در حوزة بینش فراتر از رویکردهای معمول سایر تاریخنگاران سنتی ایران رفته است. بهطوریکه اثر وی با بررسی زندگی و معرفی صاحبمنصبان و سطوح پایین جامعة صفوی، از معدود آثار کلاسیک است که تاحدودی در حوزة جامعهشناسی تاریخی قرار دارد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
A Critical Review on the Book “Abassid Period History” With Regards to Critical Discourse Analysis
نویسندگان [English]
- moslem soleimanian 1
- siavsh yari 2
- Zoleikha Amini 3
1 Assistant Professor of History, Faculty of Humanity, Ilam University, Ilam, Iran
2 Associate Professor of History, Faculty of Humanity, Ilam University, Ilam, Iran
3 PhD in Islamic Iranian History, Ilam University, Ilam, Iran
چکیده [English]
The history of Abbasid era is the focus of attention from different angles, but previous studies have rarely dealt with it. This work has been considered and investigated as a political work so far. By traditionally scrutinizing the context of this book and critical analysis, one can realize other existing aspects than Askandarbeig Monshi incidents. Though Abassid period history is the continuation of the Islamic Iranian histographic heritage, the basic approaches in this way of historiography should be sought in Iranian Islamic history heritage. Relying upon the critical discourse, the writers of the present study have made the most attempts to deal with more important issues such as history stimulant, insight identification, fatalism, and other social relations in Askandarbeig Monshi to be responded in Abassid period history. The results of the current investigation reveal that Askandarbeig Monshi has interpreted the events with relying on the same theology, heroic, and political approaches; besides, he has known the history instigator as the God given manifestation by Safavid kings. Undoubtedly his work can be considered as a scares study in the realm of perspicacity and theology. It has been far more exceedingly than other Iranian traditional historians so that his work is a somehow considerable work in the field of historical society by introducing the low-level pundits of Safavid dynasty.
کلیدواژهها [English]
- Historiography
- Safavid
- Askandarbeig Monshi
- Abassid Period History
- Critical Discourse Analysis