نوع مقاله : پژوهشی

نویسنده

دکترای جامعه‌شناسی سیاسی، دانشگاه تهران، استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران

چکیده

سنت با صورت‌بندی اندیشه و اندیشه‌‌ورزی تحولات در جوامع را جهت‌‌دهی می‌کند و با کتمان تاریخی‌بودنش سلطۀ خویش را بر قرائت معاصر می‌‌گستراند. بااین‌حال، چهارچوب‌های تحلیل این حوزه هیچ‌کدام آشکار نمی‌‌سازند که قدرت چگونه دانش‌ و تولیدات فکر دینی را منقاد ساخته و آن‌ها را درجهت راه‌‌بردها و اهداف خود به‌خدمت گرفته است. با این توضیح، تحلیل قدرت و دانش در ایران دورۀ اسلامی، در رفع این خلأ و با اتخاذ رویکردی گفتمانی، تلاش می‌‌کند تا نشان ‌‌دهد که گفتمان اسلامی چگونه و با چه سازوکاری به برجستهسازی و حاشیهرانی مفاهیم متکثر می‌پردازد، و چگونه یک مفهوم مرکزی را بسط می‌دهد و آن را فرازمانی/ مکانی تصویر می‌کند. مؤلف پاسخ به‌‌این سؤال را جست‌وجو می‌کند که دانش سیاسی از کجا ظاهر و به کجا ختم می‌‌شود. بااین‌حال، در ارزیابی این اثر آشکار می‌‌شود که مرزهای گفتمانی دانش سیاسی در دورۀ میانه و جدید تعریفی مشخص نمی‌‌یابند؛ هم‌چنین متن مشخص نمی‌‌سازد الگوهای سیاسی‌ای که طرد‌ شده‌‌اند تا نظم‌ موجود تنها الگوی ممکن و مشروع زندگی سیاسی تثبیت شود کدام‌اند. بااین‌وصف، انتظارات از اتخاذ پیش‌فرض‌های تحلیل گفتمانی هم‌راه با سایر دقایق موجود در متن محور ارزیابی این اثر قرار گرفته است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

A Critique on the Book Power and Knowledge in Iran of the Islamic Era

نویسنده [English]

  • Hamid Sajadi

PhD in Social Studies, Assistant Professor, Department of Social Studies, Institute for Humanities and Cultural Studies (IHCS), Tehran, Iran

چکیده [English]

The tradition directs the changes and developments of Islamic society with a certain formulation of thought. Rejecting its historic rules, the tradition prevents critical questions, extends its domination to contemporary reading, and protects religion by adhering to it. The orientalist pattern and the traditional method of understanding are two important approaches in interpreting and understanding the tradition. Each of the two methods presents different perspectives and outcomes of Middle Eastern political knowledge. But none of them shows how power has shaped knowledge and products of religious thought while taking benefit of them in the favor of its own strategies and goals. None of these two methods have focused on identifying alternative political patterns that are altered and rejected in order to make the existing order the only possible model of legitimate political life. Adopting a discursive approach, the book, "Power and Knowledge in Iran, the Islamic Era", attempts to demonstrate how and through what mechanism, Islamic discourse highlights and diversifies plural concepts, and how it extends a central concept while projecting it as an absolute, beyond time and place notion. Nonetheless, the expectations resulted from adopting such a framework would go beyond that. Such expectations, being particularly based on the discursive presuppositions, are the evaluation core of this work along with other details of the text.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Power
  • Knowledge
  • Discourse
  • Tradition
  • Orientalism
  • Soltani System
آشوری، داریوش (1376)، ما و مدرنیت، تهران: صراط.
احمدوند، شجاع (1395)، قدرت و دانش در ایران دورۀ اسلامی، تهران: نشر نی.تاجیک، محمدرضا (1378)، «فرامدرنیسم و تحلیل گفتمان»، در: مجموعۀ جنگ اندیشه، تهران: مؤسسۀ توسعۀ دانش و پژوهش‌ ایران.
شایگان، داریوش (1374)، زیر آسمان‌های جهان: گفت‌وگوی شایگان با رامین جهانبگلو، ترجمۀ نـازی‌ عظیما‌، تهران: فرزان.
طباطبایی، سـیدجـواد (1374)، ابنخلدون و علوم اجتماعی، تهران: نشر نی.
فیرحی، داود (1375)، «فرد و دولت در فرهنگ سیاسی اسلام»، مجلۀ نقد و نظر، ش 7 و 8، تابستان و پاییز.
فیرحی، داود (1378)، «سنت و تجدد؛ دو الگوی معرفت‌شناختی در تحلیل دانش سیاسی مسلمانان»، مجلۀ نقد و نظر، ش 19 و 20، تابستان و پاییز.
فیرحی، داود (1381)، «دولت اسلامی و تولیدات فکر دینی»، روزنامۀ ایران، «فرهنگ و اندیشه»، ش 2395، 5 اسفند.
فیرحی، داود (1384)، «مشروعیت سیاسی»، مجلۀ کتاب نقد، ش 37، زمستان.