فلسفه
فتحعلی اکبری؛ ملکه پندجو
چکیده
دانشنامۀ علائی، تصنیف ابنسینا بهزبان فارسی، چاپ انتشارات مولی در سال 1394، مشتملبر دیباچهای بهقلم منوچهر صدوقی سها و چهار بخش «منطق»، «علم زیرین (طبیعیات)»، «موسیقی»، و «علم برین (الهیات)» است. کتاب منتشرشده در این نشر فاقد بخشهای «هندسه»، «هیئت»، و «ارثماطیقی» است. همچنین ترتیب ...
بیشتر
دانشنامۀ علائی، تصنیف ابنسینا بهزبان فارسی، چاپ انتشارات مولی در سال 1394، مشتملبر دیباچهای بهقلم منوچهر صدوقی سها و چهار بخش «منطق»، «علم زیرین (طبیعیات)»، «موسیقی»، و «علم برین (الهیات)» است. کتاب منتشرشده در این نشر فاقد بخشهای «هندسه»، «هیئت»، و «ارثماطیقی» است. همچنین ترتیب بخشهای آن برخلاف ترتیب موردنظر ابنسیناست. سلیقۀ خاص ابنسینا در دانشنامۀ علائی این بوده است که «علم برین» پیش از «علم زیرین» و بخشهای ریاضی قرار بگیرد، اما در دانشنامۀ علائی انتشارات مولی این ویژگی از بین رفتهو «علم زیرین» بعد از «منطق» و قبل از «موسیقی» و «علم برین» قرار گرفته است. پاورقیهای دکتر محمد معین در بخش «علم برین»، که از چاپ انجمن آثار ملی در سال 1331 گرفته شده است، دارای ارجاعهایی است که متأسفانه در دانشنامۀ علائی انتشارات مولی شمارۀ صفحات این ارجاعها، برخلاف چاپ انجمن آثار ملی، نادرست و اشتباهاند. مقالۀ حاضر درصدد است نقاط ضعف و امتیازهای این اثر را نقد و بررسی کند.
فلسفه
قاسم پورحسن؛ افسانه پندجو
دوره 17، شماره 5 ، آبان 1396، ، صفحه 49-70
چکیده
رویکرد معرفتشناسی وظیفهگروانه واکنشی دربرابر رویکرد مبناگرایی بود که از قول به وجود باورهای پایه یا خودموجه دفاع میکرد. دکارت با شکورزی در هر نوع معرفتی بنیانهای نخستین چنین رویکردی را فراهم ساخت. جان لاک و دبلیو. کی. کلیفورد با دو منظر متفاوت آن را بسط دادند. لاک در دو اثر معقولیت مسیحیت و فاهمة بشری و کلیفورد در اخلاق باور ...
بیشتر
رویکرد معرفتشناسی وظیفهگروانه واکنشی دربرابر رویکرد مبناگرایی بود که از قول به وجود باورهای پایه یا خودموجه دفاع میکرد. دکارت با شکورزی در هر نوع معرفتی بنیانهای نخستین چنین رویکردی را فراهم ساخت. جان لاک و دبلیو. کی. کلیفورد با دو منظر متفاوت آن را بسط دادند. لاک در دو اثر معقولیت مسیحیت و فاهمة بشری و کلیفورد در اخلاق باور کوشیدند، ضمن نقد و طعن بر مبناگرایی و تأکید بر وجود دلیل برای هر باوری، رویکرد دلیلگرایی حداکثری را شکل دهند. این دیدگاه بنیان جدیدی را برای پذیرش باور طرح کرد که هم بر دلیلورزی تأکید داشت و هم بر وجه اخلاقی قبول باور پای میفشرد. کلیفورد در رسالة اخلاق باور با بیان دو داستان خاص، ضمن نقد و جرح معرفتشناسی رایج، میکوشد تا عیان سازد نتایج اخلاقی باور معرفتی از اهمیت بیشتری از توجیه صرف برخوردار است. عمدهترین نقطة اتکای وی در این مسیر پیوند میان اخلاق و معرفتشناسی است. او در رسالهاش متعرض درستی و نادرستی باور دینی مسلمانان شد و پس از لاک بهطور خاص به نظریة مرجعیت پرداخت. روش کلیفورد در تأکید بر صرف دلیل، آن هم حداکثری افراطی، و رد وضعیت خاص ایمان با چالشهای بسیاری روبهرو خواهد بود.