اقتصاد
محمد جواد توکلی
چکیده
کتاب رفتارشناسی اقتصادی از دیدگاه قرآن کریم؛ انسان مادیگرا و انسان فطرتگرا بهواسطۀ پرداختن به موضوعی اساسی در مرزهای دانش اقتصاد و داشتن رویکرد قرآنی درخور تحسین است. در این مقاله، با استفاده از روش تحلیلی، به بررسی این سؤال پرداخته میشود که اثر مزبور تا چه حد توانسته است به پیشبرد مباحث رفتارشناسی اقتصادی کمک کند. بنابه ...
بیشتر
کتاب رفتارشناسی اقتصادی از دیدگاه قرآن کریم؛ انسان مادیگرا و انسان فطرتگرا بهواسطۀ پرداختن به موضوعی اساسی در مرزهای دانش اقتصاد و داشتن رویکرد قرآنی درخور تحسین است. در این مقاله، با استفاده از روش تحلیلی، به بررسی این سؤال پرداخته میشود که اثر مزبور تا چه حد توانسته است به پیشبرد مباحث رفتارشناسی اقتصادی کمک کند. بنابه یافتههای تحقیق، این اثر بهواسطۀ سه مشکل اساسیِ نوسان بین تحلیل سیستمی و رفتارشناسی، ایجاد تقابل نامشخص بین انسان مادیگرا و فطرتگرا، و رفتارشناسی در چهارچوب دیدگاه عقلانیت کامل نتوانسته است به اهداف خود دست یابد. مشکل اصلی بیتوجهی به محدودیتهای عقلانیت بشر هنگام انتخاب است؛ مشکلی که در اقتصاد رفتاری بهعنوان مرز دانش رفتارشناسی در اقتصاد معاصر موردتوجه قرار گرفته است. نتیجۀ مقاله بر این است که، باوجود برداشت ارائهشده در کتاب مزبور، در رفتارشناسی اقتصادی قرآن کریم به محدودیت شناختی، انگیزشی، و ارادی بشر در انتخاب عقلایی توجه شده است. در همین جهت، خداوند متعال برای مواجهه با محدودیتهای عقلانیت از راهبردهایی همچون تذکر و تلنگر اجتماعی، تقویت ابعاد شناختی بشر، تغییر حسابداری ذهنی، و تعهدسازی درونی سخن میگوید.
اقتصاد
علی سعیدی
چکیده
کتاب روششناسی علم اقتصاد اسلامی با رویکرد واقعیت نهادی بهمنظور کتاب درسی مقطع کارشناسی ارشد و دکتری رشتۀ اقتصاد اسلامی تدوین شده است. نویسندۀ کتاب تلاش کرده است تا با استفاده از مفهوم نهاد میان احکام شریعت، بهعنوان اموری اعتباری، با واقعیتهای اقتصادی ارتباط برقرار کند و نتیجه بگیرد که چون اعتباریات در جوامع اسلامی با سایر ...
بیشتر
کتاب روششناسی علم اقتصاد اسلامی با رویکرد واقعیت نهادی بهمنظور کتاب درسی مقطع کارشناسی ارشد و دکتری رشتۀ اقتصاد اسلامی تدوین شده است. نویسندۀ کتاب تلاش کرده است تا با استفاده از مفهوم نهاد میان احکام شریعت، بهعنوان اموری اعتباری، با واقعیتهای اقتصادی ارتباط برقرار کند و نتیجه بگیرد که چون اعتباریات در جوامع اسلامی با سایر جوامع متفاوت است، واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی موردمطالعه در علوم اجتماعی و اقتصادی در جوامع اسلامی نیز متفاوت است و درنتیجه علم اقتصاد اسلامی نیازمند روش شناخت متفاوتی با علم اقتصاد متعارف است. نویسنده فهرستی از نهادهای برگرفته از احکام شریعت و نحوۀ اثرگذاری آنها بر واقعیتهای اجتماعی را مطرح میکند. اشکال اصلی کتاب در دورشدن از مباحث روششناسی علم است و تقریباً هیچ بحثی دربارۀ ارزیابی نظریات اقتصاد اسلامی یا ملاک علمیبودن این نظریات مطرح نشده است. بخش زیادی از کتاب به ذکر معرفتهای درجۀ یک اقتصاد اسلامی و تفاوت آنها با اقتصاد نئوکلاسیک پرداخته است. نویسنده از برخی مفاهیم نهادگرایی استفاده کرده است، بدون اینکه رابطۀ مبانی، مفروضات، و ارزشهای این مکتب را با اقتصاد اسلامی روشن ساخته باشد. همچنین، در نقد مبانی اقتصاد نئوکلاسیک بر سایر مکاتب اقتصادی، ازجمله مکتب تاریخی آلمان و اقتصاد رفتاری و نهادگرا، تکیه شده است، درحالیکه انتظار میرفت نویسنده از منظر اقتصاد اسلامی به نقد مکتب نئوکلاسیک بپردازد. پیشنهاد میشود عبارت «روششناسی» از عنوان کتاب حذف شود و در چاپ بعدی اصلاحات اساسی در محتوای کتاب صورت گیرد.