باستان شناسی
محسن سعادتی
چکیده
درمیان مباحث مربوط به باستانشناسی، باستانشناسی دوران اسلامی بهعنوان یکی از دوران متنوع با جریانهایی درخصوص هنر، معماری، و شهرسازی همواره موردتوجه باستانشناسان و پژوهشگران قرار داشته است. نوشتار پیشرو به بررسی و نقد کتاب مقدمهای بر باستانشناسی اسلامی، نوشتۀ مارکوس میلرایت، میپردازد. هدف از انجام این پژوهش بررسی ...
بیشتر
درمیان مباحث مربوط به باستانشناسی، باستانشناسی دوران اسلامی بهعنوان یکی از دوران متنوع با جریانهایی درخصوص هنر، معماری، و شهرسازی همواره موردتوجه باستانشناسان و پژوهشگران قرار داشته است. نوشتار پیشرو به بررسی و نقد کتاب مقدمهای بر باستانشناسی اسلامی، نوشتۀ مارکوس میلرایت، میپردازد. هدف از انجام این پژوهش بررسی و نقد کتاب باستانشناسی اسلامی بهمنزلۀ یکی از گرایشهای مهم رشتۀ باستانشناسی است. کتاب فوق معرفی باستانشناسی دوران اسلامی با نگاهی به وضعیت اجتماعی و مذهبی برخی بناهای دوران اسلامی، فرهنگها، و آدابورسوم است. مقالۀ فوق به نقد شکلی و محتوایی این اثر میپردازد، بهگونهایکه در نقد شکلی کتاب، بهلحاظ فنی، ساختاری، و ویژگیهای نگارشی و در نقد محتوایی نیز دقت و صحت مطالب و کموکاستیهای نویسنده در نگارش موردبررسی قرار میگیرد. بررسی دقیق این کتاب نشان میدهد که این اثر باوجود کیفیت چاپ درخور توجه و روانی نسبی متن در برخی فصلها اشکالاتی دارد. از لحاظ محتوایی، کتاب مدنظر دارای اشکالاتی ازجمله عدم ارجاع به منابع دستاول، تصاویر بدون منبع، نداشتن یک ساختار کلی از سلسلهها و حکومتهای دوران اسلامی در کتاب، و عدم یکپارچگی و انسجام مطالب باتوجهبه گستردگی حوزۀ کاری موضوع است.
باستان شناسی
مرتضی عطایی
چکیده
در میان هنرهای دوران اسلامی سفالگری یکی از متنوعترین و جذابترین هنرها بهشمار میآید و همواره موردتوجه باستانشناسان و پژوهشگران هنر اسلامی قرار داشته است. ازهمینرو، کتابهای تخصصی و کاتالوگهای زیادی به زبانهای مختلف دربارۀ این هنر و معرفی انواع و شیوههای آن به چاپ رسیده است که بسیاری از آنها براساس آثار مجموعههای ...
بیشتر
در میان هنرهای دوران اسلامی سفالگری یکی از متنوعترین و جذابترین هنرها بهشمار میآید و همواره موردتوجه باستانشناسان و پژوهشگران هنر اسلامی قرار داشته است. ازهمینرو، کتابهای تخصصی و کاتالوگهای زیادی به زبانهای مختلف دربارۀ این هنر و معرفی انواع و شیوههای آن به چاپ رسیده است که بسیاری از آنها براساس آثار مجموعههای خصوصی یا موزهها تهیه و تنظیم شدهاند. در نوشتار پیشرو ترجمۀ یکی از این کتابها بررسی و نقد میشود که درواقع یک جلد از مجموعهای چندجلدی است که به معرفی آثار هنری اسلامی موجود در مجموعۀ ناصر خلیلی اختصاص یافته است. بررسی دقیقِ ترجمۀ کتاب، که با عنوان سفال اسلامی به چاپ رسیده است، نشان میدهد که این اثر باوجود کیفیت ظاهری درخور توجهِ چاپ و روانی نسبی متن در برخی بخشها، در زمینۀ ترجمه و ویرایش کاستیها و ضعفهایی جدی دارد. ازجمله مهمترینِ این ضعفها میتوان به اشکالهای جدی و پرتعداد در ضبط اسامی خاص، بهویژه نامهای جغرافیایی و محوطههای باستانی، ناآشنایی مترجم با اصطلاحات و واژگان تخصصی سفال و هنر اسلامی، اشتباهها و ابهامها در ترجمه، و درنهایت، توضیحهای جهتدار و پراشتباه ویراستار اشاره کرد.