هنر
علیرضا طاهری؛ بتول معاذالهی
چکیده
در شرایطی که مطالعات هنر اسلامی در بررسی تصویر انسان غنای چندانی ندارد، کتاب ایوا بئر با عنوان پیکر انسان در هنر اسلامی میراث گذشته و تحولات پس از اسلام در زمرۀ کتب منحصربهفرد در این زمینه محسوب میشود. نویسنده در این کتاب به بررسی تصویر انسان در هنر اعراب، ایران، گورکانیان، و عثمانی میپردازد. او که سالها صاحب کرسی تدریس و سرپرست ...
بیشتر
در شرایطی که مطالعات هنر اسلامی در بررسی تصویر انسان غنای چندانی ندارد، کتاب ایوا بئر با عنوان پیکر انسان در هنر اسلامی میراث گذشته و تحولات پس از اسلام در زمرۀ کتب منحصربهفرد در این زمینه محسوب میشود. نویسنده در این کتاب به بررسی تصویر انسان در هنر اعراب، ایران، گورکانیان، و عثمانی میپردازد. او که سالها صاحب کرسی تدریس و سرپرست موزۀ هنر اسلامی بود، کتاب مذکور را در سال 2004 بهرشتۀ تحریر درآورد. بااینکه تلاش نویسنده در جمعآوری دادههای تحقیق ستودنی است، بر نحوۀ پژوهش و مباحث روششناسی کتاب نقدهایی وارد است. نقصان در روششناسی کتاب منجر شده است که باوجود نوآورانهبودن تحقیق، فرایند ارتباط بین کتاب و خواننده بارها دچار گسست شود. از برایند نحوۀ ارائۀ مطالب، میتوان کتاب را ذیل رویکرد تاریخینگری جای داد. از نظر نویسندگان، نادیدهگرفتن «تفسیر»، بهعنوان مهمترین بخش روششناسی تاریخینگر، خللهای موجود را رقم زده است. بر این اساس، نویسندگان مقالۀ حاضر کوشش میکنند تا ضمن بررسی و شرح نواقص روششناسی کتاب، پیشنهادهایی را بهمنظور رفع آنها ارائه دهند.
هنر
لیلا غفاری؛ جمال عرب زاده
چکیده
مقولۀ بازنمایی از عهد باستان تاکنون در شمار مؤلفههای ذاتی هنر بوده و عنصر لاینفک در تعریف آن به شباهت اثر هنری با واقعیت اشاره دارد، چنانکه حد اعلای آن به رونوشتی از عالم واقع درآمدن است. بهباور ایوا بئر، نویسندۀ کتاب پیکر انسان در هنر اسلامی، مفهوم بازنمایی در ادوار مختلف اسلام متفاوت است با آنچه امروزه از آن مراد میشود. مؤلف ...
بیشتر
مقولۀ بازنمایی از عهد باستان تاکنون در شمار مؤلفههای ذاتی هنر بوده و عنصر لاینفک در تعریف آن به شباهت اثر هنری با واقعیت اشاره دارد، چنانکه حد اعلای آن به رونوشتی از عالم واقع درآمدن است. بهباور ایوا بئر، نویسندۀ کتاب پیکر انسان در هنر اسلامی، مفهوم بازنمایی در ادوار مختلف اسلام متفاوت است با آنچه امروزه از آن مراد میشود. مؤلف در این کتاب به معیارهای متفاوت در بازنمایی بصری انسان قائل است و خاستگاه آنها را در ویژگیهای فرهنگی و بومی جوامع مبدأ برمیشمارد، همانطورکه درجهت ارائۀ روند بازنمایی بصری انسان در هنر اسلامی از دستهبندی قومی ـ ملیتی و رویکرد درزمانی بهره جسته است. لذا در این نوشتار سعی میشود تا پس از مرور و بررسی شکلی و روششناختی کتاب، برمبنای فصولی که نویسنده آورده است، به تحلیل مفهوم بازنمایی بصری انسان در هنر اسلامی پرداخته شود. همچنین، برحسب موارد مقتضی با اشاره به مصادیق و حکایات سایر رسالات ادبی و هنری اسلامی دیدگاه مؤلف در این مقوله موردنقد و بازبینی واقع خواهد شد.