روششناسی
علی عابدی رنانی
چکیده
در دهۀ هفتاد شمسی جامعۀ فکری ایران با جریان نواندیشی دینی مواجه شد. این جریان روحی جدید در جامعۀ دانشگاهی و حوزوی دمید و بازار مباحثات و نقد علمی را رونق داد. مواجهۀ این جریان هم با مدرنیته و هم با سنت عمیقتر از نسلهای پیشین روشنفکران بوده است. نسلهای پیشین روشنفکران دینی بر بازگشت تمامعیار به دین و استفاده از تمام ظرفیتهای ...
بیشتر
در دهۀ هفتاد شمسی جامعۀ فکری ایران با جریان نواندیشی دینی مواجه شد. این جریان روحی جدید در جامعۀ دانشگاهی و حوزوی دمید و بازار مباحثات و نقد علمی را رونق داد. مواجهۀ این جریان هم با مدرنیته و هم با سنت عمیقتر از نسلهای پیشین روشنفکران بوده است. نسلهای پیشین روشنفکران دینی بر بازگشت تمامعیار به دین و استفاده از تمام ظرفیتهای دین برای حل مشکل عقبماندگی تأکید میکردند. اما نسل جدید مدعی لزوم فهم جدیدی از متون دینی بود. وجه مشترک فکری این جریان تأکید بر این نکته است که فهم ناب امکان ندارد و هر فهمی مسبوق به پیشفهمهاست. از این جهت، جریان نواندیشی از نظریههای هرمنوتیک که درپی درک ماهیت و سازوکار فهم است الهام گرفته است. کتاب موردنقد تأثیر هرمنوتیک فلسفی هایدگر و گادامر را در جریان نواندیشی دینی بررسی میکند. بهنظر ناقد، هرمنوتیک فلسفی گادامر مدل مناسبی برای تحلیل جریان نواندیشی دینی نیست، و هرچند مشابهتهایی دارد، اما از برخی جهات با مبانی این جریان در تعارض است.