علوم سیاسی
سید علی محمودی؛ سید نوید کلهرودی
چکیده
مسئلۀ اصلی این مقاله کاوش دربارۀ ماهیت امپریالیسم بهعنوان پدیدهای پیچیده و مهم در دوران جدید است که با موضوعهایی همانند توسعه، دولت ـ ملت، دیوانسالاری، و تابعیت ارتباط دارد. اهمیت این پدیده هانا آرنت را بر آن داشت که ابعاد متکثر آن را موردتحلیل و نقادی قرار دهد. هدف پژوهش حاضر شرح، تحلیل، و نقد ابعاد نظری و تاریخی رسالۀ امپریالیسم ...
بیشتر
مسئلۀ اصلی این مقاله کاوش دربارۀ ماهیت امپریالیسم بهعنوان پدیدهای پیچیده و مهم در دوران جدید است که با موضوعهایی همانند توسعه، دولت ـ ملت، دیوانسالاری، و تابعیت ارتباط دارد. اهمیت این پدیده هانا آرنت را بر آن داشت که ابعاد متکثر آن را موردتحلیل و نقادی قرار دهد. هدف پژوهش حاضر شرح، تحلیل، و نقد ابعاد نظری و تاریخی رسالۀ امپریالیسم آرنت و نشاندادن جنبههای اساسی نوآوریها و کاستیهای آن است. در این مقاله، از روش توماس اسپریگنز دربارۀ نظریهپرداز سیاسی استفاده شده است. برایند جستار ما دربارۀ رسالۀ آرنت آن است که مسئلۀ محوری او بهعنوان یک فیلسوف انسان و زیستبوم نوع بشر است. او، از طریق یافتن وجوه تمایز میان تعاریف برخی مفاهیم، با ایضاح آنها به ارتقای شفافیت و دقت ادبیات سیاسی مدد رسانده و از این رهگذر مطاوی رسالۀ خویش را روشن کرده است. هرچند آرنت به نقد کمکهای انساندوستانۀ کشورهای توسعهیافته به دولتهای کمترتوسعهیافته پرداخته و آن را در مسیر امپریالیسم میداند، اما راهحلی را برای برونرفت از این معضل پیچیده ارائه نکرده است. تعلیل و تحلیل پدیدههای دوران جدید همانند یهودیستیزی و بیتابعیتی، که آرنت بنمایۀ آنها را در نژادپرستی یافته است، نمونهای از نوآوریهای او در مقام نظریهپردازی سیاسی است.
علوم سیاسی
مرتضی بحرانی
چکیده
آیندۀ تاریخ ایران تا حد زیادی در گرو روایتی است که ما از گذشتۀ آن ارائه میکنیم. این روایت میتواند رو به آزادی و مسئولیتپذیری باشد و نیز میتواند نوعی گذشتهگرایی را بر ما تحمیل کند که ما را از پیشرفت بازدارد. هر دو روی سکه حی و حاضرند. بسته به اینکه ما چه رویکردی و چه ارزشی را مدنظر داشته باشیم، آیندۀ گذشتۀ ایران نیز متفاوت خواهد ...
بیشتر
آیندۀ تاریخ ایران تا حد زیادی در گرو روایتی است که ما از گذشتۀ آن ارائه میکنیم. این روایت میتواند رو به آزادی و مسئولیتپذیری باشد و نیز میتواند نوعی گذشتهگرایی را بر ما تحمیل کند که ما را از پیشرفت بازدارد. هر دو روی سکه حی و حاضرند. بسته به اینکه ما چه رویکردی و چه ارزشی را مدنظر داشته باشیم، آیندۀ گذشتۀ ایران نیز متفاوت خواهد بود. نگارنده در این مقاله، ضمن بررسی و نقد کتاب وزارت و دیوانسالاری ایرانی در عصر اسلامی (تألیف صادق سجادی)، باتوجهبه رویکرد مؤلف در اعتباربخشی به گذشته، به نقد تاریخ دیوانسالاری پرداختهام و ملاحظاتی چند را، بهنحو انتقادی و با رویکرد هرمنوتیک، بیان کردهام. از نظر من، آیندۀ پیشرفت ایران قبل از هرچیز در گرو تهافت دیوانسالاری آن است. این دیوانسالاری، بهجای نظم و کارآمدی و شفافیت، به پوشانندگی میانجامد. این آینده است که چراغ راه گذشته است.