دوره و شماره: دوره 24، شماره 3 - شماره پیاپی 117، پاییز 1403، صفحه 1-277 (پاییز 1403) 
پژوهشی الهیات و ادیان

خوانش انتقادی مفاهیم در نظریة سنت‏های تاریخی شهید صدر: مطالعۀ موردی مفاهیم اساسی سنت‏الله، تغییر، دین، و فطرت

صفحه 1-31

https://doi.org/10.30465/crtls.2024.47089.2797

سعید بهمنی؛ فرانک بهمنی

چکیده نظام‏‌های علمی برپایة نظریه‏ها شکل می‏گیرند. مفاهیم در زمرة مهم‏ترین عناصر نظریه‏هایند؛ زیرا تبیین و صورت‏‌بندی نظریه بر شماری از مفاهیم اساسی استوار است. نظریه‌‏ها میراث‏های علمی بزرگ و حاصل کوشش انسانی‌‏اند. ازاین‌رو، نیازمند بررسی و نقد هستند تا اصلاح و ترمیم شوند. پژوهش حاضر به خوانش انتقادی چهار عنصر مفهومی «سنت‌الله»، «تغییر»، «دین»، و «فطرت» در نظریة سنت‏های تاریخی در قرآن شهید صدر می‌‏پردازد که در زمرة مهم‏ترین عناصر مفهومی در نظریة اویند. روش مقاله توصیفی ـ تحلیلی است. پژوهش از نظر نوع و هدفْ بنیادی است. داده‏‌هاى تحقیق از طریق بررسى اسنادى جمع‌آوری و تحلیل شده‌‏اند. قرآن کریم و کتاب مدرسۀ القرآنیۀ شهید صدر به‌عنوان جامعة تحقیق و سایر منابع ناظر به اهداف پژوهش، به‌عنوان منابع تبیینی و تکمیلی پژوهش استفاده شده‌اند. نتیجۀ تحقیق حاکی از آن است که مفهوم‏شناسی شهید صدر منسجم نیست و مفاهیم تبیینی بسنده نیافته‏اند. تبیین مفهوم «سنت‌الله» و مفهوم «تغییر» نیازمند ترمیم و تکمیل است و تبیین مفهوم «دین» نیز، با همة اهمیت و گستردگی، صورت‏بندی، تنظیم، و تنسیقی شایسته ندارد. این امر تدوین‏گران مطالب او را نیز دچار مشکل کرده است، چنان‏که نظریه‌‏پرداز دیدگاه‏‌های دیگران دربارۀ مفهوم «فطرت» را که موردتأیید برخی از روایات نیز است، مطرح‏ نکرده است و علت کنارگذاشتن آن‏ها را بیان نمی‏کند.  

پژوهشی الهیات و ادیان

آفات روش‏شناختی در ره‌یافت حاکم بر طبقه‏بندی روش‏های تفسیری قرآن: بررسی موردی تفسیرپژوهی گلدزیهر، ذهبی، معرفت، و فهد رومی

صفحه 33-66

https://doi.org/10.30465/crtls.2024.48789.2840

سجاد محمدفام

چکیده در حوزۀ مطالعات پسا‏تفسیری قرآن، یکی از شاخه‏ های مهم و روبه‏ رشد بررسی روش ‏های تفسیری و طبقه ‏بندی آن‏هاست که به‏ویژه در یک قرن اخیر موردتوجه قرار گرفته است. طبقه‏بندی روش‏های تفسیری، هم‌چون سایر اندیشه‏های بشری، ممکن است از جنبه‏های مختلف دچار آسیب‏ ها و کاستی‏ هایی شود. در این میان، آفات روش‏شناختی به‌دلیل اهمیت بنیادین روش در علوم و ضرورت دست‌یابی به نظامی جامع و کارآمد برای طبقه ‏بندی تفاسیر از مهم‏ترین چالش‏ها به‌شمار می‏روند. این پژوهش، با هدف بررسی الگوهای تفسیری ارائه‏شده توسط گلدزیهر، ذهبی، معرفت، و فهد رومی، به تحلیل انتقادی آفات روش‏شناختی حاکم بر این الگوها می‏پردازد. یافته‏های تحقیق نشان می‏دهد که طبقه‏بندی‏های ارائه‏شده از روش‏های تفسیری توسط این افراد براساس الگویی تک‏وجهی و نمودار درختی بنا شده است. این الگوها، هرچند ممکن است ارزش آموزشی داشته باشند، در مطالعۀ جریان‏های پیچیدۀ تفسیری ناکارآمد هستند. چنین رویکردهایی تصویری ناقص و تقلیل‏یافته از پدیدۀ روش‏های تفسیری ارائه می‌دهند و فرایند استنتاج را دچار اختلال می‏کنند. این ضعف‏ها ناشی از چالش‏های جدی روش‏شناختی ازجمله غلبۀ رویکرد واگرا، تقلیل‏گرایی، فقدان نگاه طیفی، حاکمیت نگرش دوقطبی، و تمرکز صرف بر رویکرد درزمانی است.

پژوهشی علوم اجتماعی

بررسی و نقد کتاب نخبگان سیاسی پساانقلاب: تحلیل طبقاتی چرخش نخبگان در ایران

صفحه 67-95

https://doi.org/10.30465/crtls.2024.46298.2760

ابراهیم صالح آبادی؛ جواد علی آبادی

چکیده ساعی در کتاب خویش مدعی است که شواهد تجربی بر تراکم منابع قدرت در ایران دلالت دارد. بنابراین تلاش دارد تا توزیع تراکم قدرت در دولت‏های بعد از انقلاب را تبیین کند. او مدعی است که تراکم قدرت به‏مثابۀ معلول زیرمجموعۀ ترکیب شروط علی طبقۀ اجتماعی نخبگان سیاسی و تجربۀ مناصب دارای قدرت در دیوان‏سالاری حکومتی است. وی با خودداری آگاهانه از سوابق پژوهش و با استفاده از رویکرد ترکیب‏گرایانۀ تحلیل متغیرمحور و موردمحور، تحقیق خود را به‏صورت تطبیقی و ناظر بر رابطۀ مجموعه‏ای به‌انجام می‏رساند. جدا از اعوجاجاتی که بر بخش نظری و روشی کتاب حاکم است، مهم‏ترین آسیب کتاب بی‌توجهی به تاریخ و روندهای منحصربه‏فرد ایران است. او دقت نمی‏کند که چرخش نخبگان در نظام‏های سیاسی باثبات و مستحکم، که دچار تلاطم و دگرگونی رادیکال، انقلابی، و جنگ تحمیلی نشده‏اند، قابل‌کاربرد است، نه درمورد نظام سیاسی ایران که به علل و دلایلی موضوع مناسبی برای چرخش نخبگان نیست. برخلاف نظر ساعی، واقعیت این است که روحانیون در کابینۀ دولت‏ها حضور کمی دارند. فرمت رساله‏ای کتاب، اشکالات املایی (تایپی)، انشایی، نگارشی، صوری و شکلی، و نام بی‏مسمای کتاب از آسیب‏های کتاب است.

پژوهشی علوم سیاسی

بازخوانی کتاب نظام ملی اقتصاد سیاسی و دلالت‏‌های آن برای صنعتی‏سازی ایران

صفحه 97-124

https://doi.org/10.30465/crtls.2024.45007.2724

حمیدرضا فرتوک زاده؛ روح الله جعفری

چکیده فردریش لیست، با طرح اقتصاد سیاسی ملی، نقش دولت در توسعۀ اقتصادی و صنعتی را با مفاهیمی چون بنیۀ تولیدی، ملت، جمعیت، و حمایت صورت‏بندی کرد. وی با تأکید بر حمایت از صنایع نوپای منتخب ضرورت رقابت‏پذیری صنعتی را در تجارت خارجی برای کشورهای جامانده گوش‌زد کرد. به‌زعم وی، غفلت از بنیۀ تولیدی نقش یک کشور در تجارت خارجی را به‏عنوان صادرکنندۀ مواد خام و واردکنندۀ کالاهای ساخته‏شده تثبیت می‏کند. هدف از بازخوانی کتاب نظام ملی اقتصاد سیاسیِ لیست این است که نقش دولت در فرایند صنعتی‏سازی را موردتأمل قرار دهد و به‏تبع آن معمای صنعتی‏سازی در ایران را فهم کند. باتوجه‌به این، معمای صنعت ایران از چشم‏انداز لیست نه‌تنها ناشی از غفلت از سویه‏های ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی صنعتی‌سازی و تولید بوده، بلکه از نابسندگی‏ها و کژتابی‏های مفاهیم پایۀ صنعتی‏سازی، ازجمله حمایت، ناشی شده است. در بخش پایانی مقاله، دلالت‏هایی که بازخوانی کتاب لیست می‏تواند برای بازآفرینی مزیت‏های ژئواکونومیک ایران داشته باشد، ذکر شده است.

پژوهشی فقه و حقوق

اساس و قوۀ مؤسس: نظریۀ حقوقِ سیاسی اشمیت

صفحه 125-148

https://doi.org/10.30465/crtls.2024.49446.2854

سید ناصر سلطانی؛ کاظم احمدی

چکیده با ظهور مدرنیته، نظم سیاسی و حقوقی جهان تغییرات عمده‏ای را پشت سر گذاشت. یکی از نتایج این تغییرات ایجاد قانون اساسی به‌عنوان سند مؤسس نظم حقوقی ـ سیاسی بود. کارل اشمیت، حقوق‌دان آلمانی، در قرن بیستم تلاش کرد تا مفاهیم جدیدی را در این حوزه معرفی کند. او میان دو مفهوم قانونِ اساسی و اساس تفاوت قائل شد و معتقد بود که وحدتِ سیاسی یک ملت براساس تصمیمات سیاسی (اساس) ایجاد می‏شود و نه براساس قوانینِ اساسی مدون. به‌نظر اشمیت، اساس تصمیمی سیاسی است که به شکل‏دهی و تأسیس دولت می‏انجامد و مقدم بر هر قانونِ اساسی است. اساس نزد اشمیت بیش از یک قرارداد یا مجموعه‏ای از قوانین است و بازتابِ آگاهیِ سیاسی مردم به هویت و توانایی خود برای تعیین سرنوشتِ سیاسی آنان است. هم‌چنین، اساس محصول قوۀ مؤسس است. قوۀ مؤسس، به‌عنوان اراده‏ای سیاسی، مردم را قادر می‏سازد که دربارۀ ماهیتِ هستی سیاسی خود تصمیم بگیرند و این تصمیمات اساسی مبنای نظمِ حقوقی ـ سیاسی را تعیین می‏کند. در این رویکرد، قوۀ مؤسس نه‌تنها نشان‌دهندۀ ارادۀ مردم است، بلکه به آن‌ها آگاهی می‏دهد که چگونه هویت سیاسی خود را متمایز از دیگران ایجاد کنند و آن را به‌وجود آورند.

پژوهشی فقه و حقوق

ایدۀ پیوند فقه امامیه و حقوق اروپایی در قانون مدنی ایران و بررسی رویکرد شارحان درقبال این ایده

صفحه 149-173

https://doi.org/10.30465/crtls.2024.50205.2877

ابوالفضل قوی البنیه

چکیده قانون مدنی یکی از برجسته‏ترین دستاوردهای نظام قانون‌گذاری در ایران است. نویسندگان این قانون، که از برجسته‏ترین شخصیت‏های تاریخ قانون‌گذاری در ایران به‌شمار می‏آیند و اغلب هم در فقه امامیه مجتهد بودند و هم با حقوق اروپایی آشنایی داشتند، محتوای فقه امامیه را با حقوق اروپایی پیوند زدند و آن را در قالب یک قانون مدرن ارائه کردند. بااین‌حال، شارحان این قانون رویکرد واحدی درقبال این پیوند نداشته‌اند و سبک‏های مختلفی را در شرح و تفسیر قانون مدنی دنبال کرده‌اند. پرسش پژوهش حاضر این است که باتوجه‌به زمینه‏های تدوین و تصویب قانون مدنی، احکام این قانون را چگونه باید فهم کرد؟ پاسخ این پرسش با بررسی هم‏هنگام زمینه‏های تدوین و تصویب قانون مدنی ازجمله زمینه‏های فکری، بین‏المللی، و حقوقی آن و نیز رویکردهای شارحان و مفسران قانون مدنی درقبال ایدۀ پیوند فقه و حقوق اروپایی در این قانون به‌دست خواهد آمد و درپایان روشن خواهد شد که روش صحیح در مواجهه با قانون مدنی توجه هم‌زمان به هر دو منبع تدوین آن، یعنی فقه امامیه و حقوق اروپایی، است.

پژوهشی فقه و حقوق

تحلیل کتاب حقوق مدنی: ایقاع، نظریۀ عمومی ـ ایقاع معین برپایۀ روش تحلیل محتوا

صفحه 175-205

https://doi.org/10.30465/crtls.2024.46311.2761

محمد یزدانی؛ محمد صالحی مازندرانی

چکیده برخلاف عقود و قراردادها، ایقاعاتْ مِهر چندانی از متفکران ندیده‏اند. دکتر کاتوزیان از کسانی است که با تألیف کتاب ایقاع در دو بخش نظریۀ عمومی و ایقاع معین به تحلیل و بررسی مسائل آن پرداخته‏ است. منحصربه‌فردبودنِ این اثر اهمیت دقت‌نظر در آن را دوچندان می‌سازد. تحقیق حاضر به بررسی بخش نظریۀ عمومی کتاب ایقاع تألیف این استاد ارجمند پرداخته است و با استفاده از روش تحلیل محتوا و نرم‌افزار SPSS در توصیف آماری و تحلیل آن کوشش شده است. فقه امامیه و حقوق فرانسه بیش‌ترین ارجاعات در این کتاب را به‌خود اختصاص داده‏اند. او در این بخش از کتاب به بررسی 151 مسئله پرداخته و در 35.7 درصد به نتایجی مشابه با احکام عقود و قراردادها دست یافته‏ است. هم‌چنین، بیش از 41 درصد از مسائل را پیروِ گزاره‏ای مبنا دانسته‏ است و در این میان، «تعریف ایقاع» و «امکان قیاس ایقاع با عقد» مبنای بیش از 20 درصد مسائل قرار گرفته‏اند. در میان منابع مورداستفاده نیز به‌جای قرآن و سنت بیش‌تر از قیاس و استقرا استفاده شده است و به همین دلیل بیش‌ترین روش تحقیق و تفکر مورداستفادۀ مؤلف در این مسائل «استلزام عقلی» بوده است.

پژوهشی فلسفه

بازشناسی کتابِ تعین آدمی فیشته در ارتباط با سنت تعین‏نامه‏نویسی آلمانی هم‌راه با ارزیابی انتقادی برگردان‏های انگلیسی و فارسی آن

صفحه 207-231

https://doi.org/10.30465/crtls.2024.50394.2888

میثم سفیدخوش؛ محمد طهماسبی

چکیده کتاب تعین آدمی فیشته، با عنوان اصلی die Bestimmung des Menchen، در بره ه‏ای حساس از زندگی فکری فیشته منتشر شد و چالش ‏های مهمی در فرهنگ فلسفی آلمان ایجاد کرد. کمی پیش از آن، فیشته کتابی با عنوان تعین دانشمند نگاشته بود و این دلالتی است به بافت تاریخی گونۀ نوشتاری مهمی در آلمان سدۀ هجدهم و اوایل سدۀ نوزدهم که فیلسوفان و متفکران مهمی در آن حضور فعال داشته‏اند. ما در این مقاله، ابتدا، می‏کوشیم این بافت تاریخی را پژوهش کنیم تا مشخص شود که کتاب فیشته در تداوم چه سنتی نگاشته شده است. در گام بعد، ترجمه‏های انگلیسی و به‌ویژه تنها ترجمۀ فارسی این کتاب را از جهات گوناگون موردارزیابی قرار می‏دهیم تا هم کیفیت این ترجمه ‏ها را بررسی کنیم و هم نسبت این ترجمه‏ها را با سنت تعین‏نامه دریابیم. یافته‏ها نشان می‏دهد که کتاب فیشته از طریق دو جریان فلسفۀ عمومی و مناقشه بر سر خداناباوری در تداوم سرراست سنت تعین‏نامه نگاشته شده و هم‌چنین روشن می‏شود که غالب ترجمه‏ها، چه در انگلیسی و چه در فارسی، وجه آکادمیک کتاب فیشته را قربانی وجه عمومی آن کرده‏اند و به این ترتیب، اگرچه نسبتی با سنت تعین‏نامه‏نویسی دارند، بی‏آن‌که لزوماً اشارتی به آن داشته باشند، بازتاب‏دهندۀ ارزش آکادمیک آن نیستند.
 

پژوهشی فلسفه

مابعدالطبیعه و امر سیاسی: تأملی در ایدۀ کتاب فارابی، مؤسس فلسفۀ اسلامی

صفحه 233-262

https://doi.org/10.30465/crtls.2024.49634.2855

سید حمید طالب زاده

چکیده مابعدالطبیعه در سرآغاز بنیادگذاری‏اش با امر سیاسی پیوند خورد و یا اساساً برای معقول‏کردن امر سیاسی شکل گرفت. مابعدالطبیعه، جدای از امر سیاسی، از زندگی گسسته و به دانشی خودبسنده و انتزاعی تبدیل می‏شود. فارابی نیز، در مقام تأسیس فلسفۀ اسلامی، به امر سیاسی نظر داشت و به شرایط تحقق مدینۀ فاضله می‏اندیشید. فارابی بنیادی را برنهاد که فلسفه و دین را به‏آسانی به یک‏دیگر پیوند داد. او پیامبر را فیلسوف کامل و مطلق خواند و برحسب مقدماتی که بیان کرد، زعامت مدینۀ فاضله را شأن پیامبر دانست. وحدت پیامبر و فیلسوف براساس قداست‏یافتن عقل میسّر شد. به‏بیان فارابی، عقل در ذات خویش حقیقتی الاهی است و انسان به‏واسطۀ نور عقل الاهی، که در نفس او بالقوه موجود است، می‏تواند به عقل قدسی متصل شود و به سرچشمۀ دانش راه پیدا کند؛ اما عقل ذاتاً ساحت کلیت است. کلیت فراخوان عمومی دارد و همین وجه عام‏بودن و دردست‏رس همگان بودن مفاهیم کلی دیدگاه فارابی را به‏چالش می‏کشاند، چراکه پیامبران خاص و تکین‏اند. پیامبران به‏شکل اختصاصی فراخوانده می‏شوند. این مقاله بر این تمایز تأکید می‏کند و نشان می‏دهد که غفلت از این تمایز آرمان فارابی، یعنی بنیادگذاری امر سیاسی، را مخدوش می‏کند.

ترویجی فلسفه

تأملی بر تأسیس فلسفۀ مدرن براساس کتاب تأملات در فلسفۀ اولی

صفحه 263-277

https://doi.org/10.30465/crtls.2024.50360.2885

محمدرضا هدایتی

چکیده دکارت عموماً به‏عنوان نخستین فیلسوف مدرن شناخته می‏شود. در زمان دکارت، اولاً، شکاکیتی بنیادین و عمیق فراگیر شده بود و ثانیاً، علمِ تازه‏سربرآورده نمی‏توانست تکیه‏گاهی در فلسفۀ زمان خود داشته باشد. آن‌چه دکارت را در موقعیت تأسیس فلسفۀ مدرن قرار می‏دهد توجهی است که او در فلسفۀ خود به بحران بنیادین علم برای انسان می‏کند: اگر انسان موجودی متناهی و جهان نامتناهی است، انسان چگونه می‏تواند به چیزی علم پیدا کند و به صحت (مطابقت) آن یقین داشته باشد؟ رویارویی دکارت با این بحران اساسی و عزم او برای دست‌یابی به اساسی استوار و پایدار برای علم به شکل‏گیری طرح تازه‏ای از حقیقت و اساسی تازه برای علم منجر شد. دکارت تلاش می‏کند تا با سیری درونی در اندیشۀ خود، با شک در هرآن‌چه ممکن است و حتی بدیهی‏ترین امور، به تکیه‏گاهی شک‏ناپذیر برای علم دست یابد. دکارت این تلاش را با روایت اول‏شخص از سیر درونی خود در رسالۀ تأملات به سرانجام می‏رساند.