دوره و شماره: دوره 24، شماره 4 - شماره پیاپی 118، زمستان 1403، صفحه 1-267 (زمستان 1403) 
پژوهشی اقتصاد

نظریه‏ای غیراجتماعی درباب عدالت اجتماعی نقد و بررسی کتاب بازاندیشی عدالت اجتماعی

صفحه 1-25

https://doi.org/10.30465/crtls.2025.49510.2852

علی سعیدی

چکیده نویسندۀ کتاب بازاندیشی عدالت اجتماعی نظریۀ خود را «ارزش اخلاقی فراگیر و خودبسندۀ عدالت» نام‌گذاری کرده که دارای سه رکن مفهومی، ارزشی، و موضوعی است. بخش عمده‏ای از کتاب صرفاً به گزارش نظریات مختلف عدالت پرداخته است، بدون آن‌که برای مخاطبانی که به‏دنبال نظریه‏ای از عدالت اجتماعی مستند به اسلام هستند، آوردۀ چندانی داشته باشد. نویسنده اجرای شریعت را به‏تنهایی برای تحقق عدالت اجتماعی کافی نمی‏داند و مجموعه‏ای از علوم انسانی اسلامی را، درکنار فقه و شریعت، برای تبیین و اجرای عدالت ضروری می‏داند. در نگاه وی عدالت ارزشی در کنار سایر ارزش‏هاست، درحالی‏که این تلقی از عدالت نمی‏تواند مبنای تنظیمات اجتماعی قرار بگیرد؛ چراکه نیازمند معیاری برای سنجش آن درمقابل سایر ارزش‏ها هستیم. مسائلی از عدالت اجتماعی که نویسنده درصدد پاسخ به آن‏هاست بیش از آن‌که مسائلی «اجتماعی» باشد، مسائلی «نظری» و «ذهنی» است که عمدتاً در مجامع علمی با آن سروکار دارند. درواقع، این نظریه فارغ از جامعه و تاریخ خاص مطرح شده است و لذا اتصاف آن به «اجتماعی»‌بودن دچار تردید جدی شده است. بااین‏حال، این کتاب به‏لحاظ آموزشی می‏تواند قابل‌استفاده باشد و خواننده را، ضمن فراگیری اصطلاحات و مکاتب عدالت، با چالش‏های نظری و مرزبندی‏های ماهوی میان نظریات آشنا سازد.

پژوهشی تاریخ

بررسی و نقد کتاب المجتمع و الدولة فی الخلیج و الجزیرة العربیة من منظور مختلف (نگاهی نو به جامعه و دولت در خلیج فارس و شبه‏جزیرۀ عربستان)

صفحه 27-52

https://doi.org/10.30465/crtls.2025.49725.2858

یاسر قزوینی حائری

چکیده شناسایی جوامع و ریشۀ تاریخی رفتارهای قدرت مسئلۀ مهمی است که از سوی دانشمندان علوم انسانی موردتوجه قرار دارد. خلدون حسن النقیب، جامعه‌شناس سیاسی کویتی، تلاش می‏کند، با الهام‌گرفتن از رویکرد فرنان برودل به تاریخ ساختار تاریخی، نسبت جامعه و دولت را در کشورهای خلیج فارس و شبه‌جزیرۀ عربستان دریابد. این پژوهش قصد دارد تا کتابِ النقیب تحت عنوان جامعه و دولت در خلیج فارس و شبه‏جزیرۀ عربستان را معرفی و نقد کند. النقیب درابتدا با پرداختن به جغرافیای منطقه مفهوم «وضعیت طبیعی حیات اقتصادی» را پیش کشیده است و برمبنای آن از «چرخۀ نخبگان قبیله‏ای» سخن می‏گوید که در هم‏افزایی رویکردهای بازرگانی و قبیله‏ای، ساختار تاریخی تحولات را در منطقه به ما می‏شناساند. با ظهور استعمار، وضعیت طبیعی و چرخۀ نخبگان قبیله‏ای متوقف شده است و نخبگان قبیله‏ای هم‏پیمان با مستعمران شکل نهایی کشورهای حاشیۀ جنوب خلیج فارس را از ره‌گذر معاهدات پیاپی رقم می‏زنند. پس از پیدایش نفت، دولت رانتیر در این کشورها به دولت تسلطی گذر می‏کند که ویژگی‏های متمایزی دارد. در پایانِ معرفی این اثر، انتقاداتی شامل جبرگرایی، نابسندگی اسناد، و برخورداری از نگاه ایدئولوژیک نیز بر این اثر وارد دانسته شده است.

پژوهشی علوم اجتماعی

مرور و نقد کتاب جامعه‏ شناسی ادبیات

صفحه 53-77

https://doi.org/10.30465/crtls.2025.45479.2741

ریحانه اصلان زاده

چکیده مقالۀ حاضر به نقد کتاب جامعه‏شناسی ادبیات، نوشتۀ آلن سوئینگوود و دیانا لارنسون، می‏پردازد. کتاب یادشده دومین اثر با عنوان جامعه‏شناسی ادبیات است که پس از ربع قرن به‌عنوان کتاب درسی دانشگاهی از سوی سازمان سمت به‌طبع رسیده است. کتاب ترجمه‏ای نیکو و ظاهری جذاب دارد. اِشکال اصلی قدیمی‌بودن آن است. براساس توافقی ناگفته در حوزۀ ادبیات دانشگاهی، ترجمۀ آثار قدیمی تلویحاً به‌معنای آن است که نویسنده نظریه‏پردازی گران‏قدر یا شارحی قابل‌اتکاست. کتاب حاضر، نوشته‌شده به سال 1970، در هیچ‏یک از این دو رسته نمی‏گنجد. به‌علاوه، میان نویسندگان کتاب و مترجم فارسی در شناسایی منزلتِ اثر وفاق وجود ندارد. نویسندگانْ کتاب را پیش‌نهادی برای مطالعه و تحقیق و مقدمه ‏ای بر رشته‏ای می‏دانند که هنوز دانش منسجمی از آن در ادبیات انگلیسی‏ زبان نیست. مترجم آن را اثری سترگ می‏داند که همانندی ندارد. حال‌آن‏که، گلچین نظری و خلاصۀ تاریخی کتاب از دو منظر محل اشکال‏اند. نخست، هر دو بخش به‌نحوی با رویکرد ضد پوزیتیویستی کتاب در تضادند: چه در منطق گزینش نظریه‏پردازان و وقایع و چه در صورت‏بندی و ارائۀ مطالب. دوم، خلاصۀ نظری و روشیْ نابسنده است. درمجموع، باتوجه‌به دردست‌رس‌بودن مجموعۀ غنی از مقالات و کتب متفکران جامعه ‏شناسی ادبیات، جامعه‏ شناسی فرهنگی، نقد ادبی، و فیلسوفان میان‏‌رشته‌‏ای کتاب مذکور برای تدریس چندان بسنده نمی‏نماید.

پژوهشی علوم اجتماعی

ژانر خلقیات‏نویسی در بوتۀ نقد و نظر؛ مطالعۀ موردی کتاب جامعه‏شناسی خودمانی؛ چرا درمانده‏ایم؟

صفحه 79-105

https://doi.org/10.30465/crtls.2024.44553.2707

احسان خانمحمدی؛ رامین مرادی

چکیده ژانر خلقیات‏نویسی، به‏عنوان یکی از گونه‏های ویژۀ نوشتارهای اجتماعی، درپی بررسی و فهرست‏برداری از خصلت‏های اخلاقی و رفتاری ایرانیان است. آثار متعددی در ذیل این ژانر نوشته شده است. ما در این پژوهش برای بررسی و نقد بازنمایی رفتارهای اخلاقی ایرانیان، کتاب جامعه‏شناسی خودمانی؛ چرا درمانده‏ایم؟، اثر حسن نراقی، را انتخاب کرده‌ایم و با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی، براساس الگوی تئون ون‏دایک، آن را نقد کرده‏ایم. نتایج پژوهش نشان داد نراقی در این اثر بسیاری از استراتژی‏های ایدئولوژیک را برای به‌تصویرکشیدن رفتارهای اخلاقی ایرانیان مورداستفاده قرار داده است. گفتمانی که نراقی در پرتوِ آن ایرانیان را نقد می‏کند، گفتمان خودانتقادی است. او بیش از آن‌که به بررسی و توصیف رفتارهای ایرانیان بپردازد، درحال ساخت این رفتارهاست. براساس بازنمایی نراقی، رفتارهای اخلاقیِ ناپسند ایرانیان چهارده‏برابر بیش‌تر از رفتارهای اخلاقیِ پسندیدۀ آن‏هاست. آثار ژانر خلقیات‏نویسی درنهایت ادعا می‏کنند ایرانیان ذاتاً غیراخلاقی عمل می‏کنند و درمقابل، غربی‏ها ذاتاً مردمانی اخلاق‏مدار هستند. بنابراین، آثار این ژانر را باید نقد کرد؛ چراکه با بازنمایی غیرواقعی از ما ایرانیان می‏توانند پی‌آمدهای هویتی منفی برای جامعه داشته باشند.

پژوهشی علوم اجتماعی

نگرش انسان‏شناختی فیشر به علم‌فناوری در دنیاهای جهان سیاسی قرن بیست‌ویکم

صفحه 107-133

https://doi.org/10.30465/crtls.2024.36252.2235

پروین قاسمی

چکیده در این نوشتار، موقعیت انسان‏شناسی در زمینۀ علم و فناوری موردپرسش قرار گرفته شده است. مایکل فیشر، از نظریه‏پردازان حوزۀ انسان‏شناسی به‌صورت عام و انسان‏شناسی علم و فناوری به‌صورت خاص، انسان‏شناسی علم و فناوری را در چهار تبارشناسی موردبحث قرار داده است. وی ضرورت مبرم توجه به این حوزه را فراتر از ادعاهای کلی چون ازخودبیگانگی بازار و نقدهای روشن‌فکرانه به مدرنیته تحت عنوان فناوری‏زدگی بیان می‏کند. این محقق انسان‏شناسی در تحلیل‏های خود درمورد ظهور جهان‏سیاسیِ‏ علم‏فناورانۀ قرن بیست‌ویکم از ایران به‌عنوان یکی از فعالان در عرصۀ علم‌‏فناورانه با اقتضائات خود نام می‏برد. اشاره به عناوین مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی علم و فناوری در ایران و طرح موضوعات و میدان‏های پژوهش مدرن برای انسان‏شناسان ایرانی درجهت فهم عمیق تأثیرات این مراکز صنعت و نوآوری بر جامعه و جهان اهمیت دارد. ترجمۀ این دسته از آثارِ فیشر در دورۀ اخیر، باوجود نثر دشوار و جمله‏بندی‏های طولانی، نیازِ مبرمِ این شاخه از انسان‏شناسی در ایران است. آثار فیشر، به‌لحاظ هم جمله‏بندی و هم استفاده از اصطلاحات تخصصی علوم پایه و فنی، به مترجمانی از حوزۀ انسان‏شناسی علم و فناوری یا تیم‏های تخصصی متشکل از انسان‏شناس و فعالان حوزۀ فنی و علوم پایه به‌صورت مشارکتی نیاز دارد.

ترویجی علوم تربیتی

واکاوی انتقادی کتاب خانواده در نگرش اسلام و روان‌شناسی

صفحه 135-160

https://doi.org/10.30465/crtls.2024.43857.2683

مریم برهمن؛ سوسن کشاورز

چکیده هدف پژوهش حاضر واکاوی انتقادی کتاب خانواده در نگرش اسلام و روان‌شناسی، نوشتۀ محمدرضا سالاری‌فر، است که در سال 1384 چاپ گردیده و تا سال 1401 به چاپ بیست‌و‌دوم رسیده است. روش‌شناسی پژوهش تلفیقی از دو روش کاوش‌گری فلسفی انتقادی و نقادی آموزشی است و به‌منظور تحلیل اطلاعات از تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. براساس یافته‌ها، نقاط قوت کتاب شامل جامعیت صوری، صفحه‌آرایی و کیفیت خوب چاپ، صحافی و قطع مناسب کتاب، متن روان و رسا، رعایت قواعد عمومی نگارش، معرفی اجمالی فصول در ابتدای کتاب، توجه به دو منظر مهم نگرش اسلام و روان‌شناسی در مبحث خانواده و ارجاع‌های معتبر و مسند است. کاستی‌های اثر نیز تکمیل طرح روی جلد، عدم تعیین اهداف هر فصل، نداشتن جمع‌بندی فصول، مشخص‌نبودن ارتباط فصول با یک‌دیگر، پاراگراف‌های طولانی، عدم استفاده از منابع جدید، هم سطح‌سازی مفاهیم اسلام و روان‌شناسی، عدم پرداخت به مکاتب مرتبط روان‌شناسی، توجه‌نکردن به ابعاد دیگر در مسئلۀ خانواده، و عدم پوشش سرفصل‌های مصوب وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری است.

پژوهشی فقه و حقوق

درآمدی بر تبارشناسی حقوق اساسی در ایران؛ از سرآغاز تا اکنون

صفحه 161-189

https://doi.org/10.30465/crtls.2025.50446.2889

سید محمد حسین کاظمینی؛ محمد علی آخوندی

چکیده نوشتار پیش‌ِرو به تبارشناسی حقوق اساسی در ایران از تکوین تا زمان معاصر پرداخته است و تلاش می‌کند تا تحولات تاریخی و معرفتی این شاخه از حقوق را در دوره‏های مختلف و در نسبت با یک‌دیگر موردبازخوانی قرار دهد. مسئلۀ اصلی متن فهم گفتار غالب و مسلط حقوق اساسی در ایرانِ کنونی و بررسی تبارشناسانۀ تسلط آن از ره‌گذر تحلیل متون اصلی و اندیشه‌های اندیشمندان این حوزه، با تأکید بر خصیصۀ کانونی این گفتار یعنی انتزاعیت، است. انتخاب متون اندیشه‌های مذکور در این مقاله به‌جهت پی‌گیری وجوه تکوین غلبۀ گفتار انتزاعیت در حقوق اساسی ایران است. آن‌چه در واکاوی متون اثرگذار دانش مذکور مشهود است بی‌نسبتی با موقف تاریخی خود و درنتیجه به‌حاشیه‌رفتن پیوند میان تاریخ و حقوق اساسی است. این نوشتار درپی پاسخ به این پرسش است که چگونه می‌توان، با نگاه تبارشناسانۀ تاریخی به تکوین و تطور حقوق اساسی در ایران، ارتباط میان اندیشه‌ها و رویکردهای گونه‌گون در بسط گفتار مذکور در این حوزه را تحلیل کرد. بر همین مبنا، سعی شده است تا تطور حقوق اساسی باتوجه‌به فهمِ از آن و نیز مفهوم کانونی‌اش در هفت خوانش متفاوت اما مکمل موردواکاوی قرار گیرد.

پژوهشی فقه و حقوق

یک قرن اندیشه؛ نگاهی به سنت یک‌صدسالۀ نگارش کتب حقوق جزا

صفحه 191-215

https://doi.org/10.30465/crtls.2025.50448.2890

محمد یکرنگی؛ میر یاشا هادیانی

چکیده این مقاله به بررسی تطور کتب حقوق جزا در ایران از ابتدای قانون‌گذاری مدرن تا به امروز می‏پردازد. مسئلۀ اصلی نحوۀ تأثیرگذاری بستر تاریخی و اجتماعی بر تحول اندیشه‏های حقوقی در کتب حقوق جزا بوده و بر این اساس ارائۀ تحلیلی کلی از سیر تطور کتب این رشته از علم حقوق را هدف گرفته است. بدین منظور این مقاله با بهره‌گیری از روش تحلیل گفتمان و هرمنوتیکِ زمینه‌گرا در کنار هم، با تأکید بر بسترهای تاریخی و اجتماعی، به بررسی سنت نگارش این کتب و چهارچوب‌های آن در دورۀ پیش و پس از انقلاب اسلامی ایران می‌پردازد. نتایج پژوهش نشان می‏دهد که باوجود تفاوت‌های ناشی از تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی در این دوران و باوجود تفاوت در سلایق نویسندگان این کتب، ساختار کلی حاکم بر این کتب در این دو دوره دچار تغییری بنیادین نشده و سنت نگارش آنان تا‌ به‌ امروز امتداد یافته است.
 

پژوهشی فلسفه

ضیافت هم‌چون طرح افلاطون از گفت‏ وگو در مقام صورت علم

صفحه 217-239

https://doi.org/10.30465/crtls.2025.49848.2863

سمیرا رضایی

چکیده گرچه تاآن‌جاکه افلاطون صورت نوشتاری گفت‌وگو را برای آثار خود برگزیده است، به‌طور کلی آثارش در جایگاه منحصربه‌فردی در تاریخ فلسفه قرار می‏گیرد، بااین‌حال محاورۀ ضیافت در میان آثار او محاوره‏ای خاص است. در ضیافت ما با هفت خطابه درباب موضوع بحث مواجهیم که در آن هر سخن‌ران باری از موضوع بحث سخن می‏گوید و موضوع را به سخن‌ران بعدی تحویل می‏دهد. بدین ترتیب، هر گفته‏ای درباب موضوع بحث، تاآن‌جاکه در میانۀ گفتۀ قبل و بعد از خود مطرح می‏شود، گفته‏ای ناتمام است و با ناتمامیت خود موضوع را همواره در میانۀ گفت‌وگو مطرح و پژوهیدنی نگه می‏دارد. ازاین‌رو، ادعای ما در مقالۀ پیشِ‌رو این است که اولاً ضیافت نه اثری در میان آثار افلاطون، بلکه طرح افلاطون از گفت‌وگوست و ثانیاً به همین میزان که ضیافت را هم‌چون طرح افلاطون از گفت‌وگو درمی‏یابیم، گفت‌وگو نه صرفاً صورت نوشتاری افلاطون، بلکه طرح او از اندیشیدن است.

پژوهشی فلسفه

افلاطون فارابی» بررسی و نقد خوانش اشتراوس از رسالۀ فلسفة افلاطون نوشتۀ ابونصر فارابی

صفحه 241-267

https://doi.org/10.30465/crtls.2025.51225.2913

فاطمه شهیدی مارنانی

چکیده فارابی در رسالۀ فلسفة افلاطون سعادت انسان را در گرو علمی معین و سیره‏ای معین می‏داند. او این علم را فلسفه یا علم به جوهر تک‏تک همۀ موجودات و آن سیره را سیاست یا پادشاهی معرفی می‏کند و درطی رساله به امکان و راه‌های دست‌یابی به این علم و سیره می‏پردازد. اشتراوس ازیک‌سو مسئلۀ اصلی این رساله را نسبت فلسفه با سیاست می‏داند و ازسوی‌دیگر به‏دلیل قول به پنهان‏نگاری فارابی وحدت فلسفه و سیاست را که در رساله به آن تصریح شده ظاهری و صرفاً پوششی برای پنهان‏کردن باور اصلی، یعنی تمایز حقیقی فلسفه و سیاست، می‏داند. او در تفسیر خود تنها نسبت فلسفه با سیاست را اتخاذ روش‌هایی توسط فیلسوف برای در‏امان‏ماندن از خطرهایی می‏داند که از جانب اجتماع او را تهدید می‏کند. دو گونه اشکال به خوانش اشتراوس از رسالۀ فارابی عبارت‌اند از: اول، اشکالات مبناییِ مسلم‏انگاشتن پنهان‏نگاری فارابی و اساس قراردادن آن برای تفسیرِ متن؛ و دوم، طرح برخی بدخوانی‏ها از عبارات فارابی که از پیش‏فرض‏گرفتن تعارض فلسفه و دین و هم‌چنین پنهان‏نگاربودن فارابی نشئت می‏گیرد. نتیجه این‌که در تفسیر اشتراوس دشواری‌های ذاتی فلسفه منحل شده و به دشواری‌های زندگی در اجتماع سیاسی تقلیل یافته ‏اند.