چرخش از بدن بهمثابة امر الهیاتی بهسوی رویکرد فرهنگی ـ اجتماعی به آن مطالعهای دربابِ درآمدی بر تاریخ فرهنگی بدن در ایران
صفحه 1-23
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.24904.1508
محمدامیر احمدزاده
چکیده خوانش فرهنگی ـ اجتماعی یکی از مهمترین رویکردهای تاریخ فرهنگی است که در کتابِ درآمدی بر تاریخ فرهنگی بدن در ایران بر آن تأکید شده است. در این نوشتار، بررسی روششناسی و محتوای متن اثر یادشده با این پرسش آغاز میشود که بهرهگیری از رویکرد گفتمانی در تاریخ فرهنگی بدن چه تأثیری در نگاه مؤلفان کتاب و خوانش آنان از منابع و رخدادهای تاریخ ایران داشته و ضعفها و قوتهای آن کدام است؟ با بهکارگیری رویکرد انتقادی و تحلیل تاریخی، میتوان دستاورد بحث را چنین برشمرد: تلاش برای صورتبندی جدیدی از تاریخ ایران، ارائة تفسیری متفاوت از فهم تاریخ، برجستهسازی رویکرد جامعهشناختی و مطالعات فرهنگی بدن، تفسیر پوشش بهمثابة امر فرهنگی، سیاسی و دینی، و بهرهگیری از منابع ادبی و مصور با هدف تقویت رویکرد تاریخ اجتماعی ـ فرهنگی. اما نگاه جهانشمول و جزئینگر، درنتیجة غلبة رویکرد کلنگرانه و نظریهمحور در متن اثر، دچار خدشه است و میتوان دادههای تاریخی متعددی را مطرح کرد که استنتاج مؤلفان کتاب را با چالش مواجه کند. ازسویدیگر، تقسیمبندیهای چهارگانه از ادوار تاریخی ایران به عصر امپراتوری، عصر مشروطیت، عصر مدرنیته، و عصر دین در فصول مختلف، اشکال جدی دارد و با ادوار تاریخ ایران چندان منطبق نیست.
انسان و اخلاق خلیفهگرا بنیانهای اخلاق عرفانی امام خمینی (ره)
صفحه 25-45
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.30037.1773
مهدی براتی فر؛ هادی وکیلی
چکیده نظریههای اخلاق هنجاری از سه نوع اخلاق وظیفهگرا، اخلاق نتیجهگرا، و اخلاق فضیلتگرا سخن میگویند و مبانی و دیدگاههای مربوط به هر سه نوع اخلاق مزبور نزد متفکران مسلمان دیده میشود. در اینجا میتوان از مفهومی جدید از اخلاق با عنوان «اخلاق خلیفهگرا» سخن گفت که برمبنای مماثلت و جانشینی بین انسان و خدا یا بهتعبیری رب و عبد و خلیفگی اخلاقی انسان نهاده شده است. بهنظر میرسد که این نوع اخلاق میتواند با نقد مدلهای غیرخلیفهگرایانه مانند اخلاق عشق یا اخلاق شرم مدلول درستی از تعبیر «اخلاق عرفانی» را ارائه دهد؛ درحقیقت، گرچه اخلاق خلیفهگرا نظریهای فضیلتگرایانه تلقی میشود، در چیستی فضائل، روش شناخت فضائل، و نحوة نائلشدن به فضائل با رویکردهای مرسوم در اخلاق فضیلتگرا تفاوت دارد. در این نظریه، فضائل همان اوصاف خداوند، روش شناخت آنها همان شناخت اوصاف باری، و روش فضیلتمندشدن به آنها همان تشبه به خدا و تبدیلشدن به خلیفة خداوند در مراحل سهگانۀ تخلیه، تجلیه، و تحلیه است. روششناسی معرفت و رشد اخلاقی در این نوع اخلاق مبتنیبر آن نوع از انسانشناسی و خداشناسی عرفانی است که با مکتب اکبری و دیدگاه عرفانی امام خمینی (ره) همسویی دارد.
مواجهة گفتمانهای فکری عربی با مدرنیته: معرفی و نقد کتاب عرب و مدرنیته: پژوهشی در گفتمان مدرنیستها
صفحه 47-68
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.31725.1903
مجمد علی توانا
چکیده عبد الإله بلقزیز، فیلسوف مغربی (مراکشی)، در کتاب عرب و مدرنیته: پژوهشی در گفتمان مدرنیستها، شیوۀ مواجهۀ گفتمانهای فکری معاصر عربی (اصالت، اصلاحطلب و لیبرال) با مدرنیته را بررسی و این پرسش را طرح میکند که چرا این گفتمانها موفق نشدهاند راهی بهسوی مدرنیتۀ عربی بازکنند؟ از نظر بلقزیز مشکل اصلی به چهارچوب نظری این گفتمانها بازمیگردد. این چهارچوب بر 1. تعریف مکانیکی از رابطۀ خود و دیگری، 2. نگرش خطی به تاریخ، و 3. فهم سطحی از مدرنیته مبتنی است. درمقابل بلقزیز گفتمان عقلگرایی انتقادی را جایگزین مناسبتری برای آن گفتمانها میداند، زیرا بر دیالکتیک و نقد درونی خود و دیگری، نگرش غیرخطی به تاریخ، فهم فرهنگی از مدرنیته، دوری از مطلقگرایی، و امکان ترکیب عقل غربی و عقل اسلامی مبتنی است. اما بهنظر میرسد راهحل بلقزیز همچنان دارای دو مشکل بنیادین است: 1. مفروضگرفتن مطلوبیت و گریزناپذیری (حتمیت) مدرنیته، 2. فقدان نظام معرفتی و روششناسی ناب بومی برای گذار به پیشرفت.
انسانشناسی فلسفی؛ مدخلی بر انسانشناسی ساحتی نقد کتاب انسانشناسی فلسفی
صفحه 69-93
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.5565
سید حسین حسینی
چکیده این مقاله به معرفی و نقد کتاب انسانشناسی فلسفی، اثر هانس دیرکس، میپردازد. نویسنده در این کتاب به گزینش متونی حاوی دیدگاههای آموزشی در ذیل موضوع بحث پرداخته است که عمدتاً بدون تحلیل جامع و نظاممندی عمیقی طرح شدهاند. در این مقاله، پس از اشاره به چهار سطح از انسانشناسی فلسفی نزد دیرکس و نقد آن، از اهمیت توجه به رویکرد جدید «انسانشناسی ساحتی» سخن رفته و ضمن بررسی تقسیمبندی انسانشناسی در ساختار کتاب، به الگوی پیشنهادی چهارجانبه در مواجهة انسان با خود، طبیعت، جامعه، و خدا اشاره شده است. درادامه، نگارنده با روش تحلیلی ـ انتقادی به تبیین وجوه اشتراک و اختلاف دیدگاههای انسانشناسی میپردازد و زمینه را برای نقد فلسفی آنها فراهم میسازد. در این منظر، مهمترین یافتۀ پژوهش آن است که غالب رویکردهای انسانشناختی به بُعد یا ابعادی از وجوه انسان توجه کرده و دچار بزرگنمایی شدهاند و در کمتر دیدگاهی میتوان به تحلیل نسبت و ترابط تمامی قوای انسانی با یکدیگر دست یافت. این امر نشان از اهمیت توجه به بنیادهای فلسفی و روششناختیِ «انسانشناسی ساحتی» دارد. این کتاب از نظر افقگشایی علمی و پیشرو قراردادن پرسشهای اصلی انسانشناسی بسیار راهگشاست، اما ارائة هر تعریفی از قلمرو و مصداقهای انسانشناسی فلسفی وابسته به تبیین «موضوع» و «روش» چنین رویکردی است و بدون چشمانداز دقیقی از مؤلفههای آن، نمیتوان به مرزهای روشنی بین سطوح چهارگانة انسانشناسیهای مذکور نزد دیرکس دست یافت.
نگاهی به کتاب ماندن در وضعیت آخر
صفحه 95-110
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.20779.1363
اکبر زارع شاه آبادی؛ حمیده شیری محمدآباد
چکیده چکیده
یکی از الگوهای نظری که در دو دهۀ گذشته باتوجهبه تغییر پارادایمی در الگوی توسعه و تأکید بر توسعۀ انسانی و اجتماعی بیشازپیش موردتوجه قرار گرفته پرورش انسانی پویاست. درواقع، نوع نگاه به انسان و نوع نیازهای انسان دگرگون شده و پرورش انسانی خوب بهلحاظ روانی و اجتماعی به یکی از اهداف جوامع تبدیل شده است. یکی از مشهورترین روانپزشکانی که در این مورد طی چند دهه کار علمی انجام داده تامس ای. هریس، نویسندۀ آمریکایی، است.او که به تألیف چندین کتاب دربارۀ وضعیت خوب و انسان خوب پرداخته معتقد است وضعیت خوب حاصل پرورش انسانی خوب است. در این مقاله، ابتدا مقدمهای کوتاه در معرفی اثر ارائه میشود. سپس، در بخش دوم نظریۀ تحلیل رفتار متقابل معرفی میشود. در بخش سوم، ساختار و محتوای کتاب معرفی میشود و در بخش چهارم، کتاب در قالب دو زیربخش الف) ارزیابی شکلی و ب) ارزیابی محتوایی نقد میشود. در بخش پایانی مقاله، نتیجهگیری اثر ارائه خواهد شد.
نقد و بررسی جهانیشدن و تنوع فرهنگی
صفحه 111-135
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.31460.1885
حمید سجادی
چکیده جهانیشدن با توسعۀ ارتباطات جمعی در گسترۀ جهانی همراه است. درمورد میزان و نوع تأثیراتی که جهانیشدن و ارتباطات جهانوطنی در تحولات فرهنگی داشته است نظریههای گوناگونی وجود دارد که ازجمله مهمترین آنها نظریۀ همگرایی فرهنگی و نظریۀ قطبیشدن فرهنگی است. از مهمترین چالشهای اصلی در این حوزه مسئلۀ رابطۀ تنوع فرهنگی با جهانیشدن است. به همین دلیل، نوریس و اینگلهارت در پژوهشی این رابطه را در 95 کشور و با شاخصهایی همچون میزان استفاده از رسانههای خبری، ارزشها، و نگرش فرهنگی بهآزمون گذاردهاند. براساس نتایج این تحقیق، جهانیشدن فقط در مناطقی که بهمیزان زیادی درمعرض ارتباطات جمعی جهانی قرار دارند وجهی همگرایانه دارد و بخش عمدۀ جهان بهواسطۀ آنچه دیوارهای آتش مینامند بهمیزان اندکی از ارتباطات جمعی جهانی بهره میگیرند؛ باوجود گسترش جهانیشدن، هستۀ اصلی فرهنگهای ملی در جهان همچنان پابرجا مانده است. کتاب مذکور با عنوان جهانیشدن و تنوع فرهنگی بهدست عبدالله فاضلی و ساجده علامه ترجمه شده است. معرفی و نقد شکلی و محتوایی این اثر موضوع مقالۀ پیشرو است، علاوهبراینکه ارزیابی ترجمۀ کتاب مذکور نیز از نظر دور نمیماند.
طرح و نقد سکولاریسم انتقادی
صفحه 137-155
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.31808.1910
محمد شجاعیان
چکیده اندیشمندان لیبرال مدعیاند که در نقد به هیچ محدودیتی قائل نیستند، زیرا هر محدودیتی در این زمینه بهمعنای محدودکردن آزادی بیان بهمنزلۀ یکی از مهمترین مصادیق آزادی است. بر این اساس، در گفتمان لیبرال، از توهین به پیامبران الهی بهمنزلۀ یکی از مصادیق آزادی بیان دفاع میشود. موضوع محوری کتاب آیا نقد سکولار است؟ همین است. این کتاب درواقع شامل دو مقالۀ اصلی است که توسط دو نفر از نویسندگان مسلمان، یعنی طلال اسد و صبا محمود، تألیف شده است. مقالۀ حاضر به بررسی و نقد این آرا میپردازد. اسد و صبا محمود به رد دوگانۀ استدلالی میپردازند که مسیحیت، سکولاریسم، عقلانیت، مدارا، و آزادی را در یک سو و اسلام، بنیادگرایی، تسلیمبودن، تعصب، و محدودیت را در سوی مقابل قرار میدهد. اسد بر موارد نقضی که در جوامع مدرن وجود دارد تأکید میکند. هرچند او باید با نگرشی تحلیلی ـ انتقادی کمالگرایی نهفته در آرای اندیشمندان غربی بهویژه در گفتمان لیبرال را بهمنزلۀ نقض بیطرفی اخلاقی موردتوجه قرار میداد. صبا محمود نیز ادعای جدایی امر دینی از امر سیاسی را رد و بر جانبدارانهبودن سنت انتقادی غربی تأکید میکند. از این منظر، بحث او تکمیلکنندۀ مباحث اسد است.
نقد و بررسی کتاب رابطۀ منطقی دین و علوم کاربردی
صفحه 157-179
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.29317.1708
مالک شجاعی جشوقانی؛ سید محمد تقی موحد ابطحی
چکیده بااینکه از زمان انتشار نخستین چاپ کتاب رابطۀ منطقی دین و علوم کاربردی بیش از دو دهه میگذرد، یکی از منسجمترین آثاری است که موضع این جریان فکری را نمایندگی میکند. ازاینروی کتاب را شایستۀ معرفی و نقد دانستیم. در این کتاب نویسنده کوشیده است تا باتوجهبه ادبیات آکادمیک در موضوعاتی همچون علم، تکنولوژی، و توسعه و ازسویدیگر باعنایتبه مبانی فکری فرهنگستان علوم اسلامی، به تأملات قابلاعتنایی دست یابد. در این مقاله نشان دادهایم که مؤلف کتاب به مناقشات عمدۀ معاصر در حوزۀ علمپژوهی و دینپژوهی اشراف چندانی ندارند؛ مناقشاتی که ازقضا با بهچالشکشیدن هژمونی اروپا ـ مسیحیت محور مطالعات علم و مطالعات دینی معاصر میتوانند فضایی برای طرحی متفاوت از مناسبات دین و فرهنگ تکنیکی معاصر بگشایند. ازاینروی، پیشنهاد میشود نویسنده با بهرهگیری از آخرین دستاوردهای علمپژوهی و دینپژوهی معاصر به ویرایش دوم این کتاب یا نگارش کتابی جدید در این زمینه اقدام کند.
تحلیل و بررسی کتاب پنجاه مفهوم کلیدی در مطالعات جنسیت از منظری اسلامی ـ ایرانی
صفحه 181-210
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.5581
مریم صانع پور
چکیده در این مقاله، کتاب پنجاه مفهوم کلیدی در مطالعات جنسیت، نوشتۀ جین پیلچر و ایملدا ولهان، موردتبیین و تحلیل قرار گرفته است. علت انتخاب کتاب نامبرده از سوی نگارنده این است که باوجود کنجکاوی زیاد دربارة مطالعات جنسیت در ایران، اطلاعات علمی صریح و مکفی در این زمینه وجود ندارد. ازاینرو، ضروری مینماید مفاهیم مبنایی این رشته تحلیل و بررسی شود و سپس از منظر همین مفاهیم سنت اسلامی ـ ایرانی با روشی گفتوگویی و تعاملی موردبازخوانی و تأمل قرار گیرد. در این بازخوانی ده ظرفیت در سنت اسلامی ـ ایرانی یافت شد که میتواند مبنای مطالعات جنسیت در ایران و نیز مبنای گفتوگو در ارتباطات ملی ـ جهانی قرار گیرد تا موجب همافزایی طرفین گفتوگو شود. این ده ظرفیت بومی عبارتاند از ضمایر غیرجنسی در زبان فارسی؛ حقوق برابر زن و مرد؛ عدالت جنسیتی؛ وحدت جسم و ذهن؛ همافزایی زن و مرد در خانواده؛ جنسیت و ملاحظات دنیای سایبری؛ وحدتمحوری در ارتباطات جنسی و جنسیتی؛ اصالت رحمت، مراقبت، و اخلاق مادرانه؛ جنسینبودن مشاغل؛ وحدت معیار انسانی در ارزیابیهای جنسی و جنسیتی.
روشمندی در خوانش متون کلاسیک بازخوانی انتقادی کتاب بنیادهای اندیشۀ سیاسی مدرن
صفحه 211-232
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.31507.1887
سیدمحسن علویپور
چکیده روششناسی پژوهشی و بازخوانی تجربۀ علمی مبدعان روشهای مختلف برای هر پژوهشگر علوم انسانی بسیار آموزنده است. در حوزۀ اندیشۀ سیاسی نیز، باتوجهبه تنوع روششناسیها و دستاوردهای آنها برای پیشبرد فعالیتهای علمی، این امر از اهمیت بیشتری برخوردار میشود. در این میان، رویکردهای هرمنوتیک روششناختی در دهههای اخیر درزمینۀ فهم اندیشههای سیاسی موردتوجه جدی قرار گرفته است و، باتوجهبه دستاوردهای سترگ آن در این زمینه، روزبهروز بر اهمیت آن افزوده میشود. کتاب بنیادهای اندیشۀ سیاسی مدرن یکی از آثار بسیار تأثیرگذار هرمنوتیک روششناختی است که باتوجهبه روشمندی خاص نویسندۀ آن، کوئنتین اسکینر، نهتنها دادهها و دیدگاههای ارزشمندی را دربارۀ شکلگیری تفکر مدرن بهدست میدهد که امکان بررسی و فهم مؤلفههای روششناختی رویکرد هرمنوتیکی مؤلف ـ بافتار را نیز فراهم میآورد. مقالۀ حاضر بر آن است که با بررسی مؤلفههای شکلی و محتوایی ترجمۀ کتاب به زبان فارسی، ضمن کاوش در بنیادهای روششناختیِ هرمنوتیک مؤلف ـ بافتار و تبیین مؤلفههای این رویکرد روششناختی، که نویسندۀ کتاب مبدع آن است، نوعی بازخوانی انتقادی از کتاب دوجلدی بنیادهای اندیشۀ سیاسی مدرن بهدست دهد.
واقعیتهای سیاسی تحقیق در علوم اجتماعی با تمرکز بر کتاب استعمارزدایی از روش
صفحه 233-249
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.5573
پروین قاسمی
چکیده کتاب استعمارزدایی در روش در زمرۀ متون ضداستعماری است که با جهتگیریهایی درقبال انسانشناسی، تحقیق، و علم بهتحریر درآمده است. از انسانشناسی تا تحقیق و علم تازمانیکه در بطن و گسترۀ حضور استعمار واقع شده بود از منظر نویسندۀ کتاب نکوهش شدهاند. شواهدی از تحقیقات غیرانسانی استعمارگران بریتانیایی در نیوزیلند روی مائوریها در کتاب ارائه شده است. این کتاب نشان میدهد که بنابه مبارزات متعدد اهالی قبیلۀ مائوری با استعمارگران، امروزه معنا و کاربرد تحقیق متفاوت با گذشته شده است و آنها با آغوش باز به استقبال تحقیق میروند.بنابر این شواهد، آنچه میتوان درمورد این کتاب و در پاسخ به آن خاطرنشان کرد اینکه متهم اصلی «تحقیق» نیست، بلکه کشورگشاییها و جاهطلبیهای اقتصادی و سیاسی کشورهای استعمارگر است که نام تحقیق و انسانشناسی را تحتالشعاع خود قرار داده است. همواره مائوریها بهطور خاص و پلینزیها بهصورت کلی از منظر انسانشناسان معرفی و شناسانده میشوند؛ درحالیکه در این اثر این موضوع وارونه شده است و این زنی از مائوریهاست که مینویسد و ثبت میکند و نظر و تحلیل خود را درمورد گذشته و انسانشناسی بیان میکند. اما در این میان آنچه میتوان در تکمیل آثار اینگونه بیان کرد، نگاه به غرب یا استعمار درراستای شناخت آن از منظر مائوری است. این مهم در آثار ضداستعماری کمتر مدنظر قرار میگیرد. بسندگی به نوشتن مائوریها از خودشان و زخمهایشان در بهبود اوضاع دخیل خواهد بود، اما بههرروی ما را از شناخت غرب و استعمار از منظری دقیق و از توجه به لایههای ذهنی بینیاز نمیکند.
نقد مبانی انسانشناختی سبک زندگی در نظریۀ روانشناسی فردنگر آدلر از دیدگاه اسلام
صفحه 251-274
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.22672.1431
امیر قربان پور لفمجانی
چکیده سبک زندگی تعیینکنندۀ جهتگیری انسان به زندگی است است که نخستینبار در روانشناسی از سوی آلفرد آدلر مطرح شد. دیدگاه انسانشناختی آدلر بر شکلگیری مفهوم سبک زندگی اثرگذار بوده است. از نظر آدلر، انسان موجودی اجتماعی است که مهمترین انگیزهاش غلبه بر حقارت و نیل به کمال در زندگی با تکیه بر ارادۀ آزاد است. همچنین، انسان نسبت به ارزشهای اخلاقی ماهیتاً خنثی است و ارزشهای اخلاقی اموری واقعی نیستند. باتوجهبه دیدگاه انسانشناختی و شرایط اجتماعی و فرهنگی زیست وی، که تفاوتی اساسی با جامعه اسلامی ـ ایرانی دارد نقد و بررسی این نظریه، باتوجهبه مبانی فکری اسلام، ضرورت دارد. از منظر اسلام، انسان موجودی دوبعدی (مادیـ معنوی) است که رابطهاش فقط به محیط اجتماعی محدود نمیشود و با خود، خدا، و طبیعت نیز رابطه دارد. همچنین، ارادۀ انسان در طول ارادۀ خدا قرار دارد و متعاقب این اراده مسئول رفتارهای خویش است. از منظر اسلام، هدف زندگی عبادت خدا و نیل به قربالیالله است؛ بهگونهایکه اگر تمامی افعال جوارحی و جوانحی انسان مسلمان برای خدا و رضای او باشد، یعنی نیت وی از انجام کارها فقط رضای خداوند باشد، به خداوند نزدیک و هدف خلقت وی محقق خواهد شد.
فضیلتگرایی در تقریری انسانشناختی مروری بر کتاب The Subject of Virtue: An Anthropology of Ethics and Freedom فاعل فضیلت؛ انسانشناسی اخلاق و آزادی
صفحه 275-291
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.5575
پریسا گودرزی؛ محسن شعبانی
چکیده انسانشناسی اخلاق یکی از رشتههای نوظهور در مطالعات میانرشتهای در حوزۀ فلسفۀ اخلاق و انسانشناسی است. کتاب فاعل فضیلت؛ انسانشناسی اخلاق و آزادی، نوشتۀ جیمز لیدلاو، یکی از تأثیرگذارترین آثار نوشتهشده در این حوزه است. نویسنده در این اثر کوشیده است مرزهای انسانشناسی و فلسفۀ اخلاق را به یکدیگر نزدیک کند. بهرهگیری مؤلف از مفاهیم و نظریههای مختلف در هر دو رشته موجب شده است این کتاب فراتر از یک مطالعۀ انسانشناسانۀ صرف قرار بگیرد. برای نمونه، وی فضیلت را از فلسفۀ اخلاق و آزادی را از مطالعات انسانشناسانه وام گرفته است. ازاینرو، میتوان این کتاب را نمونۀ موفقی از یک مطالعۀ میانرشتهای قلمداد کرد که علاوهبر بهرهگیری از منابع هر دو رشته از نظر روششناختی نیز به هر دو حوزه ادای سهم کرده است. او برای این منظور از منابع موجود در رشتۀ فلسفۀ اخلاق بهره میجوید تا به تقویت پژوهشهای انسانشناختی کمک کند. همچنین، وی بنا دارد زمینۀ تولید منابع علمی بیشتری درزمینۀ انسانشناسی اخلاق را ایجاد کند و حتی برای تکمیل گفتوگوی انسانشناسی اخلاق، برخی متفکران ازجمله میشل فوکو، مکینتایر، و برنارد ویلیامز را درکنار یکدیگر قرار میدهد.
نقدی بر کتاب Not by Genes Alone ناکافیبودن ابتنای انسانشناسی بر ژنها
صفحه 293-312
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.5582
علی متولی زاده اردکانی
چکیده نوشتار حاضر به نقد و بررسی کتاب ناکافیبودن ابتنای انسانشناسی بر ژنها، نوشتۀ پروفسور پیتر ریچرسون و پروفسور رابرت بوید، اختصاص دارد. در این مقاله، با مقدمهای بر مسئلۀ علوم انسانی در جهان و ایران به بررسی ابعاد مختلف این موضوع میپردازیم و نقش عوامل زیستی و ژنتیک در شکلگیری رفتار و فرهنگ را مطرح میکنیم و سپس به نقد کتاب میپردازیم. در مقدمه، زمینۀ زیستی انسان و عوامل مختلف زیستی تأثیرگذار در رفتار و فرهنگ موردبررسی قرار گرفته است. اگرچه این اثر یک کتاب اجتهادی و نوآورانه نیست، بهطور کلی به اهمیت موضوع فرهنگ و تکامل زیستی میپردازد و سعی اصلی نویسندگان در این کتاب به ایدهپردازی و توصیف اهمیت نقش فرهنگ برای فهم رفتار انسان و توصیف این نکته بوده است که فرهنگ بخشی از زیست است. از نظر نویسندگان کتاب فهم فرهنگ از طریق «تفکر جمعیتی» (تفکری که تأثیر در جمعیت ملاک ایجاد و تحول در فرهنگ است و نه فرد انسانی) ایجاد میشود و درک این موضوع که ژنها و محیط در ارتباط و تعاملاند و هردو نقش در ایجاد رفتار انسان دارند.
نقد کتاب علیه لیبرالیسم؛ دربارۀ انتقاد واکنشی از لیبرالیسم
صفحه 313-336
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.31443.1883
حمید ملک زاده؛ احمد خالقی دامغانی
چکیده در این نوشته تلاش خواهد شد تا، ضمن مطالعه دربارۀ شکل و محتوای کتابِ علیه لیبرالیسم، اثر جان کِکس، این مسئله نشان داده شود که نوعی تلۀ تئوریک بر سراسر کتاب کِکس حاکم است؛ دامی نظری که درنهایت نویسندۀ کتاب را در دستیابی به هدفش، یعنی ارائۀ نقدی منسجم از لیبرالیسم، ناکام گذاشته و اثر او را به بیانیهای بلاغی در جدالهای سیاسی تبدیل کرده است. سعی شده تاجاییکه ممکن است در این نوشته از بهکاربردن نظریات شخصی دربارۀ سیاست، مخصوصاً در مواجه با لیبرالیسم و محافظهکاری، پرهیز شود و محتوای نوشتۀ کِکس موردمطالعه قرار داده شود؛ نوشتهای که درمجموع بهلحاظ اعتبار علمی و افزودههایش به ادبیات موضوع اعتبار و کیفیت بسیار پایینی دارد. این نقد از طریق مطالعهای متنمحور انجام گرفته و کوشش بر آن است تا مکفینبودن این صورتبندی و دام نظری مشخص شود.
جعبهابزار نظریه و امکان درک مفاهیم سیاسی
صفحه 337-357
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.31724.1902
علی اشرف نظری
چکیده نظریه بهعنوان «رویکرد» بهمثابۀ جعبۀ ابزاری برای ساختن و آزمون تجربی پرسشها و مفاهیم موردنظر قرار میگیرد. در دهههای گذشته، بحث دربارة جایگاه نظریه همواره محل مباحثه و مناظرۀ فکری بوده است. آیا نظریه وجود دارد و اساساً ماهیت نظریه چیست؟ چگونه میتوان نظریه را بهعنوان جعبۀ ابزاری فراگیرتر برای مداخله در فرهنگهای معاصر موردتوجه قرار داد و چه کاری را میتوان با آن انجام داد؟
محور اصلی بحث نقد و ارزیابی در مقالۀ حاضر کتاب جعبهابزار نظریه: مفاهیم اساسی در علوم انسانی، علوم اجتماعی، و هنر است. ایدۀ اصلی کتاب این است که براساس اندیشة ژیل دولوز نظریه بهمثابۀ جعبۀ ابزاری برای ساختن و آزمون تجربی پرسشها و مفاهیم موردنظر و بهعنوان ابزاری فراگیرتر برای مداخله در فرهنگهای معاصر موردتوجه قرار گیرد. این کتاب را جفری نیلوم و سوزان سرلز ژیرو نوشتهاند و در سال 2012 انتشارات Rowman & Little Field به زبان انگلیسی چاپ کرده است. عباس لطفیزاده و مرتضی خوشآمدی این کتاب را در سال 1396 به زبان فارسی ترجمه کردهاند و انتشارات ققنوس آن را در اختیار علاقهمندان قرار داده است.
نقد و بررسی کتاب زندگی فضیلتمند در عصر سکولار
صفحه 359-381
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.31643.1894
مختار نوری؛ قدرت احمدیان
چکیده کتاب زندگی فضیلتمند در عصر سکولار اثر فرهنگ رجایی، اندیشمند ایرانی، و چارلز تیلور، فیلسوف کانادایی، است که برپایۀ دغدغهای مشترک میان این دو بهنگارش درآمده است. این دغدغۀ مشترک همان رابطۀ میان «دین و تجدد» و امکان زندگی دیندارانه در دنیای مدرن است. کتاب ترکیبی از تألیف و ترجمه است و مطالب آن در چهارچوب الگویِ بحران توماس اسپریگنز ارائه شده است. در مقالۀ حاضر، تلاش خواهد شد ضمن معرفی و بررسی اثر یادشده نقد و ارزیابی انتقادی آن در دستورکار نویسنده قرار گیرد. اینکه مسئله و کانون تمرکز اثر چیست و هدف این اثر و جایگاه آن در منابع موجود این حوزه به چه صورتی است از مهمترین موضوعاتی است که نویسنده میکوشد به آنها بپردازد. نقد و بررسی اثر نشاندهندۀ آن است که از حیث روششناختی اثر یادشده نتوانسته است مراحل چهارگانۀ روششناختیِ اسپریگنز را اجرا کتد. ازاینرو، مهمترین نقد وارد بر اثر حاضر را میتوان نقدی «روششناختی» دانست.
