نقدی بر کتاب وفاداری و رهبری در جامعۀ اوایل دورۀ اسلامی و ترجمههای آن
صفحه 1-13
پروین ترکمنیآذر
چکیده جامعة اسلامی در قرون سوم و چهارم هجری بهعلت تسلط آلبویه، حکومتگران ایرانی و شیعی بر دستگاه خلافت عباسی سنیمذهب، دارای اهمیت است و به همین علت موردتوجه ایرانشناسان و اسلامشناسان قرار گرفته است. تحقیق دربارة این دوره از تاریخ به شناخت دقیق از جامعة اسلامی، جامعة ایرانی، و همچنین دیدگاههای اهل تسنن و تشیع نیاز دارد. کتاب متحده با رویکردی به دو مؤلفة رهبری و وفاداری در جامعة اسلامی و با تأکید بر دورة آلبویه نگاشته شده است. اینکه نویسنده تا چهاندازه توانسته است فهم دقیقی از تاریخ و فرهنگ ایران و اسلام ارائه دهد و مترجمان در رفع کاستیهای مؤلف موفق عمل کردهاند سؤالاتی بوده که مقالة حاضر بهروش تطبیقی درصدد نقد اثر و ترجمههای آن با دو رویکرد نقد درونی و بیرونی اقدام کرده است. نتیجه نشان میدهد که اثر باوجود داشتن نوآوری و خلاقیت در انتخاب بحثهای اجتماعی، بهعلت عدم شناخت صحیح مؤلف از جامعة اسلامی و آداب و فرهنگ ایرانی، دچار اشکالاتی در فهم و انتقال آن شده است. درضمن ترجمة اول، بهعلت همخوانی مترجمان بهلحاظ تخصص علمی توانسته است ترجمة قابلقبولتری ارائه کند.
ترجمۀ نقادانة تراث
صفحه 15-27
حجت الله جودکی
چکیده تراث به مجموعة میراث ادبی و تاریخی گفته میشود که از نیاکان ما به ارث رسیده و طبیعتاً با حالوهوای ایشان نگارش یافته است. درطول تاریخ براثر تغییر و تحولاتی که در متن زبان بهوجود آمده است، گاهی نگارش از نسلی به نسل دیگر دیگرگون شده و لذا فهم و درک نوشتههای پیشینیان برای آیندگان سخت و دشوار گردیده است. هرچه متن نوشتهشده قدیمیتر باشد مشکل افزایش مییابد. علاوهبراین، وقتی قرار است چنین متونی ترجمه شوند، مشکل دوچندان میشود. طبیعی است که همة افراد نمیتوانند بهسراغ متون اصلی بروند و ناچارند از ترجمة آنها استفاده کنند. در اینجاست که نقش مترجم بهعنوان واسطه بروز و ظهور میکند. به میزانی که مترجم در رشتهای که توانمنداست ترجمه کند و به زبان مبدأ و مقصد اشراف داشته باشد، ترجمة او بیشازپیش درست و روان خواهد شد.
بررسی انتقادیِ پژوهشهای هرمنوتیکی ـ پستمدرنیستی درباب تاریخ
صفحه 29-43
امیرحسین حاتمی
چکیده دانش تاریخ، تاریخنگاری، و معرفت تاریخی همواره یکی از موضوعات تحقیقاتی و مطالعاتی بسیار موردعلاقة صاحبنظران و اندیشمندان پستمدرن در غرب و برخی شارحان آنها در ایران بوده است. اندیشههای پستمدرنیستی، که برآمده از نحلههای فکری هرمنوتیکی بود، جنبشی علیه دیدگاههای بهشدت پوزیتیویستی، قطعیتگرا، و عینیتباور بهویژه در علوم انسانی بود. صاحبان و واضعان این اندیشه، با بازتعریف دانش تاریخ و معرفت تاریخی، مدعی شدهاند که هرگونه شرح و توصیف رویدادهای گذشته در حکم ارائة تأویلی از آنهاست و گذشته هرگز بهطور کامل و دقیق بازشناختنی نیست. اما واقعیت آن است که پذیرش و کاربست دیدگاه هرمنوتیکیـ پستمدرنیستی در تاریخ، در حکم رسیدن به شکاکیت مطلق و ویرانکردن پایههای دانش تاریخ و بیاعتبارکردن آن است. ازاینرو، در این پژوهش تلاش شده تا این دیدگاه ویرانگر و نسبیتگرا براساس متن سه کتاب رسالة تاریخ نوشتة بابک احمدی، بازاندیشی تاریخ نوشتة کیت جنکینز، و زمان و حکایت نوشتة پل ریکور ازنظر محتوا موردبررسی انتقادی قرار گیرد. یافتههای پژوهش نشان میدهد دیدگاه هرمنوتیکیـ پستمدرنیستی تاریخ حاوی تناقضاتی است که هویداشدن آنها محققِ تاریخ را در پذیرش مدعای این دیدگاه دچار تردید جدی خواهد کرد.
در دفاع از تفکر: بررسی انتقادی سه اثر در زمینۀ روش تحقیق در تاریخ
صفحه 45-64
یعقوب خزایی
چکیده امروزه بحث روش و روششناسی یکی از سنجههای مهم علمیت هر رشتة علمی بهشمار میرود. شاید اکنون بدون معرفت درموردروش و روششناسی ادعای علمیت در هر علمی موردتردید باشد. پژوهش حاضر ضمن نقد سه اثر منتشرشده در حوزۀ روش تحقیق در تاریخ، یعنی روش تحقیق در تاریخنگاری اثر جهانگیر قائممقامی، درآمدی بر روش پژوهش در تاریخ نوشتة علیرضا ملایی توانی، و روش پژوهش در تاریخشناسینوشتة حسن حضرتی به ارزشیابی روش و روششناسی و نسبت آن با تفکر در علم تاریخ پرداخته است. این نقد نشان میدهد که چه پیآمدهایی از اتخاذ رهیافت پوزیتیویستی در علم تاریخ متصور است. پذیرش الگوهای روششناختی علوم طبیعی در تاریخ، تضعیف موضع نقد، تضعیف موضع اندیشهورزی در علم تاریخ، نادیدهانگاشتن نقش مورخ بهعنوان دستکم بخشی از فرایند تولید علم تاریخ، و ... ازجمله تبعات اتخاذ رهیافت پوزیتیویستی در تاریخ است. بر این اساس، راهبرد پژوهش کنونی آن است که تمهیداتی اندیشیده شود تا بهواسطة آن تفکر در تاریخ به موضعی غالب تبدیل شود. مسئلة نوشتار حاضر این است که نسبتی مشخص بین علم تاریخ و تفکر برقرار سازد و در این راستا تعریف و تأویلی از علم تاریخ و روششناسی تاریخی ارائه شده که به تقویت تفکر استمداد برساند.
ارزیابی کارکرد محتوای الکترونیکی در آموزش تاریخ در دانشگاه گام اول برای شناسایی بایستههای نقد محتوای الکترونیکی
صفحه 65-88
هوشنگ خسروبیگی
چکیده تعمیم سریع فناوریهای آموزشی را میتوان به یک انقلاب در عرصة آموزش تلقی کرد. بر همین اساس، بهنظر میرسد برنامة آیندة نهچندان دور و حتی بسیار نزدیک «شورای بررسی متون و کتب درسی» توجه به بررسی محتواهای درسی الکترونیکی درکنار کتابهای چاپی است. گام آغازین در بررسی و نقد محتوای درسی الکترونیکی شناسایی ویژگیهای عمومی و اختصاصی و نیز کارکردها و الزامات یک محتوای درسی الکترونیکی است. هدف این پژوهش تدوین بایستهها و الزامات حاکم بر تولید محتوای الکترونیکی درسی دانشگاهی در رشتة تاریخ بهمنظور رسیدن به چگونگی نقد مناسب اینگونه آثار است. بخشی از این مطالعات در حیطة چگونگی استفاده از امکانات چندرسانهای در محتوای الکترونیکی برای آموزش تاریخ در دانشگاه است. بر این اساس، مسئلة اصلی این پژوهش چگونگی همراستاییسازی آموزش تاریخ با قابلیتها، شیوهها، و ابزارهای آموزشی در نظام آموزش الکترونیکی و محتوای درسی الکترونیکی است. این بررسی، که با رویکرد توصیفیـ تحلیلی انجام شده است، نشان داد که ماهیت و محتوای دروس تاریخ همراستایی بسیاری با آموزش الکترونیکی دارد. دادههای این پژوهش میتواند دستمایة مناسبی برای تدوین شیوهنامة نقد محتوای الکترونیکی درسی بهخصوص در رشتة تاریخ باشد.
نقد و ارزیابی کتاب سیاست/ دانش در جهان اسلام همسویی معرفت و ایدئولوژی در دورۀ سلجوقی
صفحه 89-114
محسن رحمتی
چکیده نوشتار حاضر جایگاه تبیینی و تفسیری کتاب سیاست/ دانش در جهان اسلام همسویی معرفت و ایدئولوژی در دورة سلجوقی را از دو منظر ایجابی و سلبی نقد میکند. دورة حکومت سلجوقیان دورة متمایزی را در تاریخ ایران و جهان اسلام رقم زد. وضعیت فرهنگیِ جامعة اسلامی، بهویژه ازمنظر دانش و رابطة آنها با نهاد سیاست در دورة سلجوقی، از وجوه ممتاز و کمتر شناختهشدة فرهنگ و تمدن اسلامی در این دوره است. مؤلف کتاب با استفاده از نظریههای لوئی آلتوسر و میشل فوکو چگونگی رابطة متقابل دو نهاد سیاست و دانش در دورة سلجوقی را بررسی کرده است. از نکات ممتاز این کتاب میتوان به اهمیت موضوع و پردازش متفاوتِ مطلب و ترجمة سلیس و روان آن اشاره کرد. ازسویدیگر، ناکامی در ارائة توصیفی یکدست و گویا از موضوع، تعمیم نامناسب، کمتوجهی به شیوة پژوهش تاریخی، وجود اغلاط محتوایی، برخی معادلیابیهای نامناسب، و اغلاط چاپی در ترجمه را نیز میتوان بهمنزلة نارساییهای کتاب دانست.
جایگاه مسئله در کارآمدی پژوهشهای تاریخی
صفحه 115-129
سید ابوالفضل رضوی
چکیده مسئله بهعنوان دغدغه و ابهامی که پژوهشگر تاریخ از درون موضوع موردپژوهش استخراج کرده است و سعی در تبیین و تفسیر آن دارد از دو وجه قابلطرح است: یک وجه از مسئله که سخت با موضوع و ملاحظات زمانی گذشته درهمتنیده است چگونگی تحقق مسئله است. این وجه جنبۀ معلولیت و روند تحققی مسئله را در خود دارد و درپرتو دانش و تخصص تاریخشناس و دیگر تاریخشناسان متخصص در عصر موردمطالعه قابلطرح است؛ اما وجه علّی مسئله که به چرایی آن میپردازد، مقولهای است که بهطور مشخص با دانش و انگارههای ذهنی مرتبط با ملاحظات حیات تاریخشناس مرتبط است و چه در طرح و چه پاسخگویی ناظر به وضع موجود جامعۀ زیستبوم تاریخشناس است. وجوه کاربردی دانش تاریخ و تداخل گذشته و حال در پژوهش تاریخشناس و ماهیت بینرشتهای و میانرشتهای پژوهش او در این وجه از مسئله نمود پیدا میکند و حسب رویکرد گذشتهگرا یا عصرگرای تاریخشناس در طرح این وجه چرایی پژوهشهای تاریخی را جهت میدهد. در این نوشتار با تأملی گذرا دربارۀ جایگاه مسئله و ماهیت روشی طرح آن دو رویکرد یادشده را در تبیین و طرح مسئله بررسی میکنیم و نسبت آنها را با میزان کارآمدی دستاوردهای پژوهشی تاریخشناسان موردتأمل قرار میدهیم.
تحلیل و نقد شیوه و رویکرد تاریخنگاری سبط ابنجوزی در گزارش واقعۀ عاشورا براساس کتاب تذکرة الخواص
صفحه 131-145
محسن رنجبر
چکیده پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل شیوه و سبک تاریخنگاری یکی از عالمان و مورخان نیمة نخست قرن هفتم نامور به شمسالدین یوسف بن قِزاوغلی معروف به «سبط ابنجوزی» میپردازد. باتوجهبه آنکه این مورخ شیوه و رویکرد خاصی در گزارش واقعة عاشورا و حوادث و مسائل پیرامونیِ آن دارد، بررسی و تحلیل گزارش وی نکات قابل توجه و تأملی را فراروی محققان قرار میدهد. افزونبراین، نویسنده در گزارش عاشورا، از منابع و مقاتلی بهره برده است که اکنون در دسترس نیست؛ بنابراین، مطالعه و واکاویِ گزارش او، افزونبرآنکه آگاهیِ نسبی از ساختار و محتوای آنها را برای اندیشهورزان تاریخ فراهم میسازد، تاحدودی نیز احیا و بازسازی آنها را با کمک آثار دیگر فراهم میکند.
نقد رویکردهای راجر سیوری در تاریخ صفویان
صفحه 147-169
علی سالاری شادی
چکیده درمیان محققان تاریخ صفوی نام راجر سیوری نامی دیرین و آشناست و اغلب در مباحث تاریخ صفویه از وی یاد شده است. پیشگامی او باعث شده تا مطالعات صفوی، بهخصوص در ایران، تحت سیطرة او درآید و نویسندگان ایرانی و مستشرقان در این زمینه مکرر به او استناد جویند. در ذهن عدهای از محققان، سیوری بهعنوان محققی توانمند و صفویهشناس برجسته شناخته شده است و او حتی خود به مرجع تاریخ صفوی تبدیل شده است. سیوری نیز با نوشتن آثار متعدد و مکرر چنین گمانی را دربارة خود القا کرده است و درحالیکه بررسی دقیق و بیطرفانة نوشتههای او آن را اثبات نمیکند. مهمترین نوشتههای او مأخوذ از کتاب تاریخ عالمآرای عباسی است که با تحقیقات دیگری از معاصران تکمیل شده است. اطلاعات و نظرات او از تاریخ صفویان یکسویه و متأثر از منابع رسمی صفویان و توأم با اغراق، تحسین، و تمجید است. این نوشته بنا دارد پارهای از سرچشمههای بینشی و نظرات کلیشهای سیوری را به بحث گذارد تا اثبات گردد نوشتههای سیوری تکراری، غیرتحقیقی، و بیشتر مأخوذ از منابع رسمی صفویان یا بهعبارت بهتر رونویسی از آنهاست.
گذار از جهان هرودوتی به جهان پلوتارخوسی: آسیبشناسی ترجمههای فارسی متونِ کهن بنیادین دنیای باستان
صفحه 171-185
اسماعیل سنگاری
چکیده در پژوهشهای تاریخ ایران باستان، که کمبود اطلاعات اعم از نوشتههای مورخان کلاسیک، پوستنوشتهها، و سنگنوشتهها، به مفهومی دیگر دادههای مادی (باستانشناختی) و مکتوب، مورخ را در تحلیل صحیح و دقیق آن دوره دچار مشکل میکند، ترجمۀ یک اثر کلاسیک مربوط به دورهای خاص چنان اهمیت مییابد که فقط با انتشار یک اثر در این حوزه اطلاعات و دادههای تاریخی بهگونهای دیگر تفسیر و تعبیر خواهند شد. ازاینرو، روشن است که ترجمۀ آثار کلاسیک یونانی و لاتین اهمیتی دوچندان مییابد و شایسته است که مترجم، افزونبر احاطۀ کامل بر دورۀ تاریخی متن موردنظر، بکوشد با وقوف کامل بر سبک و اسلوب نگارش نویسنده وفاداری به متن را تمام و کمال حفظ کند. این پژوهش بر آن است با بررسی تطبیقی ترجمههای دو مورخ کهن یونان و روم باستان، هرودوت هالیکارناسی و پلوتارخوس خرونهای، راهکارهایی را برای جلوگیری از خطای پژوهشی مترجمـ محققان ارائه دهد.
نقدی بر کتاب کیسانیه (تاریخ، ادبیات)
صفحه 187-208
علی اکبر عباسی
چکیده موضوع این مقاله نقد و بررسی آرای وداد القاضی، مؤلف کتاب کیسانیه، دربارة مذهبکیسانیه است که بهروش توصیفیـ تحلیلی و با استناد به منابع انجام شده است. باتوجهبه تسلط وداد القاضی بر ادبیات عرب، او بهخوبی از عهدة استفاده از منابع متقدم عربی و اسناد خطی مربوط به موضوع برآمده است. مؤلف از اشعار شاعران کیسانی و هم از دیدگاهها و ردیههای مخالفان آنان برای تحلیل نقاط تاریک تاریخ کیسانیه بیشترین بهره را برده و به خلاقیتهای مهمی دست یافته است. اما باوجوداین برای بررسی نقاط مبهم تحولات مربوط به کیسانیان گمانهایی را در اثرش مطرح کرده است که برخی از آنها با شواهد تاریخی همخوانی ندارد. مؤلف عبدالله بن سبا را، که محققان دربارة وجود تاریخی وی تردید جدی دارند، واقعیت تاریخی دانسته و در موارد بسیاری اقدامات سبئیه را محور بحثش قرار داده است. او سخنان علی (ع) دربارة فرزندش، محمد، را هم جامع بررسی نکرده است. همچنین مؤلف برخی اقدامات غالیان پس از مختار را به خود وی نسبت داده است. وداد القاضی در بحث از تطور مفهوم رجعت و غیبت، از کنکاش آیات قرآنی و روایات نبوی در این باره غفلت ورزیده است.
نقدی بر کتاب ترکان غزنوی و سلجوقی: شعر بهعنوان منبعی برای تاریخ ایران
صفحه 209-229
یزدان فرخی
چکیده در این مقاله هدفْ بررسی و ارزیابی کتاب ترکان غزنوی و سلجوقی: شعر بهعنوان منبعی برای تاریخ ایران است. هدف اصلی مؤلف در این کتاب بهکارگیری محتوای شعر فرخی سیستانی در روزگار غزنویان و امیر معزی در روزگار سلجوقیان بهمنظور تکمیل دادههای منابع تاریخنگاری است. بنابراین در این مقاله پرسش این است که مؤلف تاچهاندازه در دستیابی به این هدف موفق بوده و تاچهحدی اصول علمی را در این زمینه رعایت کرده است. در این مقاله با شیوۀ تحلیلیــ توصیفی و رویکرد انتقادی نشان داده میشود که مؤلف تلاش ارزندهای برای نیل به این هدف بسیار مهم انجام داده است، اما ازمنظر روششناختی و اصول تدوین غفلتهایی نیز ملاحظه میگردد و در این زمینه شیوۀ پرسشبرانگیزی در پیش گرفته شده است.
نقدی بر کتاب ایران در عصر صفوی
صفحه 231-252
بهزاد کریمی
چکیده هدف اصلی نگارش این مقاله تحلیل و نقد ایدههای ایدئولوژیکِ تاریخنگاری شاهاسماعیل اول صفوی در کتاب ایران در عصر صفوی نوشتۀ علیاکبر ولایتی است. این کتاب در 656 صفحه، در یک مقدمه و پنج فصل با هدف بررسی تاریخ ایران در عصر صفویه سامان یافته است. نویسندة مقاله کوشیده است پیش از ورود به متن اصلی، سابقهای ازکاربست رهیافتهای ایدئولوژیک را در تاریخنگاری عصر صفویه بهدست دهد. در این مسیر، دو رویکرد کلی ایدئولوژیک منتقد و رسمی شناسایی و معرفی شده است که در پسِ پشت هردو میتوان بهوضوح از ایدههای سیاسی یا مذهبی سراغ گرفت. ازنگاه نویسندة مقاله، کتاب تاریخ ایران در عصر صفوی در ذیل آثاری قرار میگیرد که میتوان از آن بهعنوان آثار تاریخنگارانۀ ایدئولوژیک رسمی یاد کرد. نویسندۀ مقاله باتوجهبه اهمیت صدر تاریخ صفویه در دو گونة تاریخنگاری منتقد و رسمی ایدئولوژیک کوشیده است با محورقراردادن دورة شاهاسماعیل اول، دستورکارهای ایدئولوژیک رسمی را در این کتاب شناسایی و استخراج کند. در این مسیر، نویسنده ضمن نقد دادههای مبتنیبر منابع مطالعاتی کوشیده است با اتکا بر منابع دستاول، رویدادهای دستخوش خوانشهای ایدئولوژیک را دستهبندی و سپس براساس دستورکارهای شناساییشده تحلیل کند.
نقد مدعای کتاب نیکسون، کسینجر، و شاه دربارۀ روابط شاه و آمریکا
صفحه 253-270
علیرضا ملائی توانی
چکیده کتاب نیکسون، کسینجر، و شاه: روابط ایالات متحده و ایران در جنگ سرد از آثار پُرمخاطب در بازار نشر ایران است. در این کتاب، ادعاهای مهمی دربارۀ ماهیت روابط شاه و آمریکا مطرح شده است. مدعای اصلی این است که آیا شاه در دورهای از حکمرانی خود توانست در عرصۀ سیاست مستقل از غرب عمل کند و با نادیدهانگاشتن روابط سلطهگرـ سلطهپذیر در دورۀ نیکسون، آمریکا را به دنبالهرو سیاستهای منطقهای خود تبدیل کند؟ بررسی علل اهمیت این ادعاها و نیز بیان کاستیهای آن از مباحث اصلی این مقاله است. این مقاله با نقد مدعای اصلی این کتاب به این نتیجه رسید که طی سالهای حاکمیت مطلقة شاه، چند مرحلة متفاوت در مناسبات ایران و آمریکا رخ نمود و هربار به اقتضای شرایط بینالمللی دربارة تواناییهای شاه در ادارة کشور دیدگاههای مختلفی در محافل سیاسی آمریکا شکل گرفت و شاه با استفاده از این فرصتهای کوتاه به ایفای نقش در منطقه و حتی جهان پرداخت. اما این بهمعنای توانایی مطلق شاه در تغییر ماهیت مناسبات ایران و آمریکا نبود، زیرا پس از تغییر بستر سیاسی و بینالمللی روابط شاه و آمریکا دوباره به روابط سلطهگر و سلطهپذیر بازگشت.
بررسی و نقد نوشتههای یوزف ولسکی دربارۀ تاریخ و فرهنگ ایران اشکانی
صفحه 271-290
فرشید نادری
چکیده نوشتهها و آثار یوزف ولسکی دربارۀ تاریخ و فرهنگ اشکانیان به رویکرد نوینی انجامید که توانست افق تازهای بر زوایای تاریک و مبهم این دوران بگشاید. وی در نوشتههایش ضرورت بازبینی و تجدیدنظر اساسی در دیدگاههای رایج گذشتۀ مورخان و محققان این دوره از تاریخ ایران را گام نخست و اولیهای میداند که میتواند در بازسازی وجهۀ اشکانیان در چهارچوب تاریخ باستانی ایران مؤثر باشد. روش بررسی در این مقاله استخراج دیدگاهها و رویکردهای اساسی ولسکی ازخلال نوشتهها و آثار مهم وی دربارۀ ایران اشکانی است. در این جهت، برخی از مهمترین مقالات وی ترجمه و تلخیص شدهاند. ازجمله مهمترین نتایج و دستاوردهای این نوشته در معرفی نگرشهای ولسکی باید به خروج منابع بومی و ایرانی از حاشیه و تبدیل آنها به منابع معیار و نقد روشمند منابع یونانی و رومیِ مرتبط با اشکانیان اشاره کرد. همچنین، یافتن پیوندهای ایدئولوژیک میان اشکانیان با سنن هخامنشی اساسیترین راهبرد ولسکی بهشمار میرود. وی برای این منظور فرضیۀ مسلک ایرانگرایی اشکانیان را مطرح کردهاست. تلاشهای وی گرچه بهشکل کاملی موفقیتآمیز نبوده، دستکم در تعدیل دیدگاههای منفی گذشته درقبال اشکانیان از درخشش ویژهای برخوردار بوده است.
بررسی و نقد کتاب پیشهوران و زندگی صنفی آنان در عهد صفوی: جستارهایی در تاریخ اجتماعی ـ اقتصادی ایران
صفحه 291-324
شهرام یوسفیفر؛ احمد ابوحمزه؛ بهرنگ ذوالفقاری؛ امیر صمدیان آهنگر؛ زهرا قشقایینژاد؛ سعید نجار
چکیده این نوشتار به نقد و بررسی کتاب پیشهوران و زندگی صنفی آنان در عهد صفوی: جستارهایی در تاریخ اجتماعیـاقتصادی ایران»، تألیف مهدی کیوانی، اختصاص دارد؛ اثری که در زمان تألیف نخستین کتاب مستقل با این موضوع محسوب میشد. مؤلف به تأثیر از آرای متفکران قرن نوزدهم میلادی اروپای غربی به بررسی تخصصی بخشهایی از تحولات اجتماعی این عصر پرداخته و سعی در اثبات این نظریه دارد که حکومت صفوی مانع شکلگیری اصناف قدرتمند مستقل و درنتیجه پویایی اقتصادی این دوران بود. نوشتار در شش بخش و 31 زیربخش ساماندهی شده است. بعد از بخش نخست، که معرفی کلی اثر را شامل میشود، بخش بررسی و تحلیل ابعاد شکلی اثر و بعد از آن معرفی نویسنده و مترجم قرار دارد. مهمترین بخشهای این بررسی پیشینۀ پژوهش دربارۀ اصناف در ایران و خارج از ایران و تحلیل و بررسی محتوایی اثر است که بخش اخیر در دو قسمت نقد درونساختاری و برونساختاری ارائه شده است.
این نقد نخستین خروجی «طرح نقد و بررسی آثار حوزۀ پژوهشهای تاریخ اجتماعی» است که براساس چهارچوب شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی بازآرایی شده است.
