نقد ساختاری و محتوایی کتاب الادب العربی الحدیث؛ مدارسه وفنونه وتطوره وقضایاه ونماذج منه (ادبیات معاصر عربی؛ بررسی مکاتب، فنون ادبی و سیر تحول آن با ذکر نمونههایی از نظم و نثر)
صفحه 1-21
https://doi.org/10.30465/crtls.2021.35743.2203
عبدالعلی آل بویه لنگرودی
چکیده ادبیات معاصر عربی بهدلیل سهم مهمی که در انتقال فرهنگ و اندیشۀ معاصر عرب دارد، جایگاه ویژهای را در برنامۀ درسی رشتۀ زبان و ادبیات عربی در دانشگاههای ایران بهخود اختصاص داده است، بهطوریکه برای آشنایی با ادبیات معاصر عربی، دروس مختلفی در مقاطع تحصیلی تحت عناوین متون نظم و نثر معاصر عربی ارائه شده است. همچنین، بهمنظور تحقق اهداف آموزش متون معاصر، درسگفتارها و کتابهای مختلفی چه در ایران و چه در دنیای عرب تدوین و تألیف شده است. بیشک نقدوبررسی آثار منتشرشده در این زمینه گامی مهم درجهت تحقق اهداف آموزش متون ادبی معاصر خواهد بود. ازاینرو، جستار حاضر بر آن است تا کتاب الأدب العربی الحدیث؛ مدارسه وفنونه وتطوره وقضایاه ونماذج منه، اثر محمد صالح الشنطی، را با روش توصیفی ـ تحلیلی موردنقد و ارزیابی قرار دهد و ضمن معرفی کتاب، به تبیین برجستگیها و کاستیهای کتاب در دو بخش شکلی و محتوایی بپردازد. برخی از یافتههای این جستار نشان میدهد که جامعیت و فراگیری مباحث، هدفمندی در انتخاب متون، تحلیل و بررسی متون نظم و نثر، و پرداختن موضوعی به نوآوریهای ادبی از مهمترین ویژگیهای کتاب است. همچنین، ارائهنکردنِ تعریف مشخص از اصطلاحات، دخالت عقاید شخصی در ارائۀ تحلیلها، آمیختگی مطالب آموزشی و مباحث نقدی، و ناهماهنگی در پرداختن به رویکردهای ادبی از مهمترین موارد کاستیهای کتاب است.
افق انتظار خوانندۀ ضمنی بررسی انتقادی کتاب نظریات القراءة والتأویل الأدبی وقضایاها (نظریههای خواندن، تأویل ادبی، و مسائل آن)
صفحه 23-46
https://doi.org/10.30465/crtls.2022.39573.2478
امید ایزانلو
چکیده نقد خوانندهمحور از رویکردهای جدید نقد بهشمار میرود که تلاش دارد با پرداختن به مخاطب و خواننده، متون ادبی را از زاویۀ جدیدی بررسی کند. زایش این نظریه نتیجۀ تلاقی ادیبمحوری و متنمحوری بوده است و بهروزبودن آن بهنوعی خود مبیّن ضرورت پرداختن به آن است که حسن مصطفی سحلول با نوشتن کتاب نظریات القراءة والتأویل الأدبی وقضایاها تلاش داشته تا این هدف را محقق کند. بررسی کتاب بهشیوۀ توصیفی ـ انتقادی نشان میدهد که نویسنده در این کتاب نقد خوانندهمحور را بررسی کرده است. کتاب در یک مقدمه، شش فصل، و تاحدی کمحجم تألیف شده است. مطالب مندرج در کتاب سادهسازی شدهاند، بهنحویکه برای مخاطب بهراحتی قابلدرک است، اما تعدد فصلبندیها و عنوانبندیها باعث پراکندگی و انسجامنداشتن اهم مطالب در این نظریه شده است و درعمل خوانندۀ کتاب نمیتواند از این نظریه و شاخههای مرتبط با آن دستهبندیِ منطقی داشته باشد. ارجاعدهی دقیق در متن کتاب وجود ندارد و همین باعث میشود مخاطبِ کتاب نداند که برای ادامۀ سیر مطالعاتی در این حوزه به کدام منابع مراجعه کند. دیگر اینکه نویسنده خاستگاه این نظریه و اندیشمندان آن را بهتفصیل موردبررسی قرار نداده است و اندیشههای برخی اندیشمندان این حوزه نیز مغفول ماندهاند.
آسیبشناسی برنامۀ درسی رشتۀ «آموزش زبان عربی» مطالعۀ موردی: دانشگاه فرهنگیان
صفحه 47-73
https://doi.org/10.30465/crtls.2022.38754.2404
هدایت الله تقی زاده
چکیده برنامهریزان آموزشی همواره بهدنبال بازنگری محتوای برنامههای درسیاند. برنامۀ درسی «آموزش زبان عربی» سال 1395 توسط دانشگاه فرهنگیان بازنگری و جایگزین برنامۀ درسی «دبیری زبان و ادبیات عربی» شد. نظر به تأثیری که برنامۀ درسی در ارتقای سطح دانش، مهارت، و نگرش دانشجومعلمان دارد، بررسی آن ضروری است. ازاینرو، پژوهش حاضر بهدنبال آن است که به آسیبشناسی برنامۀ درسی این رشته بپردازد. اطلاعات پژوهش، با مطالعات اسنادی و با بهرهگیری از روش کمّی و توصیفی و با استفاده از ابزار پرسشنامۀ محققساخته در جامعۀ آماری متشکل از استادان دانشگاه فرهنگیان استان تهران، بهصورت هدفمند و کلشمار حاصل شد. نتایج نشان میدهد که مهمترین تغییرات کمّی، کاهش سهم واحدهای تخصصی از 93 به 54 واحد و افزایش سهم دروس تربیتی بوده است. کاهش چشمگیر واحدهای متون و تاریخ از 46 به هشت واحد، و کاهش واحد مهارتهای زبانی از 36 به بیست واحد ازجمله نقاط ضعف کمّی برنامۀ جدید است. افزایش واحدهای کارورزی از چهار واحد در دو ترم به هشت واحد در چهار ترم و تعریف دروس موضوعی ـ تربیتی و کارنمای معلمی از نقاط قوت این برنامه ارزیابی میشود.
آسیبشناسی ترجمۀ کتاب النقد الادبی اصوله ومناهجه از منظر انتقال اطلاعات؛ براساس نظریۀ کاترینا رایس (اصول و شیوههای نقد ادبی)
صفحه 75-101
https://doi.org/10.30465/crtls.2022.39662.2487
حسام حاج مؤمن سیچانی
چکیده این پژوهش به بررسی ترجمۀ محمد باهر از کتاب النقد الادبی اصوله و مناهجه، اثر سیدقطب، از منظر انتقال اطلاعات میپردازد. مسئله این است که در ترجمۀ کتاب مذکور مهمترین چالشهای انتقال اطلاعات چیست؟ عملکرد مترجم از منظر انتقال اطلاعات در چه محورهایی و چرا دچار آسیب شده است؟ روش مطالعه توصیفی ـ تحلیلی است. ابتدا کتاب عربی با ترجمۀ فارسی تطبیق داده و بررسی شده که ترجمه در چه مواردی دچار آسیب شده است. سپس، تلاش شده است تا آسیبها در چهارچوبی منظم دستهبندی شوند. ذیل هر دسته، آسیبها تحلیل شده و دلایلشان توصیف شده است. نظریۀ منتخب برای مطالعۀ نظریۀ «نوعشناسی متن» از کاترینا رایس است. نخست دادههای این نظریه بهعنوان مبانیِ مطالعه تبیین میشوند. سپس، کتاب عربی از منظر ژانرِ متن تحلیل میشود و درنهایت نمونههای آسیبها تحلیل میشوند. این تحلیل نشان میدهد ترجمۀ مذکور از منظر انتقال اطلاعات در پنج محور دچار آسیب شده است: اصطلاح، واژه، ترکیب واژهها، جمله، و روابط میان جملهها. درنهایت استنتاج میشود که چالش عمدۀ ترجمۀ کتاب مذکور یکی نوسانداشتنِ زبان میان نقش اطلاعاتی و بیانی و دیگری استشهاد از متنهای متنوعی است که در کتاب نقل شده است.
بررسی و نقد کتاب الموجز فی المنهج البحث العلمی فی التربیة والعلوم الانسانیة (مختصری از روش تحقیق علمی در علوم تربیتی و علوم انسانی)
صفحه 103-124
https://doi.org/10.30465/crtls.2022.39190.2441
عبدالرزاق رحمانی
چکیده روش تحقیق از دروس بنیادی است که در دهههای اخیر رشد مناسبی کرده و مورداقبال خوبی قرار گرفته است، اما متأسفانه، بااینکه امروزه بر روش تحقیق و بهکارگیری صحیح آن در حوزههای مختلف علوم تأکید میشود، با بیتوجهی و کمتر پرداختهشدن به این مبحث و شیوهها و اصول آن در تحقیقات دانشجویی مواجهیم. ازآنجاکه اغلب دانشگاهها به پژوهش و برنامههای پژوهشی میپردازند، سعی بر آن دارند که آگاهی و شناخت دانشجو را از روشهای تحقیق در زمینههای تخصصی افزایش دهند. کتاب الموجز فی المنهج البحث العلمی فی التربیة والعلوم الانسانیة، نوشتة سیفالاسلام سعد، کتابی است که در آن سعی شده است تا روش پژوهش علمی و اصول پایاننامهنویسی برای دانشجویان تبیین شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی و نقد این کتاب پرداخته و برخی از امتیازها و کاستیهای آن را برشمرده است. براساس یافتههای این پژوهش، توانایی نویسنده در تبیین مطالب، انسجام و ترتیب موضوعات، تأکید لزوم استفاده از رایانه در پژوهشهای علمی، و رعایت علائم نگارشی از مهمترین نقاط قوت کتاب مذکور است، اما ایراداتی چون کمتوجهی به ارجاعدهی درونمتنی، استفادهنکردن از منابع، و جامعنبودن برخی مطالب، و تبییننکردن تفاوت روششناسی و روش پژوهش از کاستی های کتاب بهشمار میرود.
نقد و ارزیابی کتاب مداخل تعلیم اللغة العربیة: رؤیة تحلیلیة (رویکردهای آموزش زبان عربی: نگرشی تحلیلی)
صفحه 125-144
https://doi.org/10.30465/crtls.2022.38216.2354
ساجد زارع
چکیده چکیده
آموزش زبان عربی در سالهای اخیر در داخل و خارج از کشور موردتوجه پژوهشگران بسیاری قرار گرفته است و در این زمینه تاکنون کتابهای زیادی بهرشتۀ تحریر درآمده است؛ از جملة این کتابها میتوان به کتاب مداخل تعلیم اللغة العربیة: رؤیة تحلیلیة بهتألیف گروهی از نویسندگان اشاره کرد. این کتاب به برخی از جدیدترین و مهمترین رویکردهای آموزش زبان عربی پرداخته است. پژوهش حاضر، با رویکردی نقدی ـ تحلیلی، به بررسی جنبههای شکلی، ساختاری، و محتوایی کتاب میپردازد. نتایج پژوهش نشان میدهد که این کتاب، با همة مزیتهای فراوانی که دارد، به رفع برخی از کاستیهای نگارشی، ویرایشی، و محتوایی نیاز دارد. همچنین، بهنظر میرسد تألیف کتاب بهصورت گروهی در ایجاد نوعی ناهماهنگی و عدم وحدت رویه در فصول آن تأثیر بهسزایی داشته است و این مسئله یکی از اساسیترین نقاط ضعف آن بهشمار میرود. نمود این ناهماهنگی را میتوان در اتخاذنکردن رویکرد واضح در تببین مباحث، تکرار محتوا با الفاظ همسان، و انسجامنداشتن محتوا در تحلیل در برخی از مباحث مشاهده کرد.
نگاه انتقادی به سرفصل درس «نگارش خلاق» دانشگاه فرهنگیان
صفحه 145-161
https://doi.org/10.30465/crtls.2021.32176.1940
فاطمه جعفری کمانگر
چکیده سرفصل درسی بهعنوان راهنما و تعیینکنندۀ خطمشی هر درس درکنار راهبردها، فنون، و روشهای تدریس نقش مهمی را در رسیدن به اهداف و شایستگیهای آن درس ایفا میکند. «نگارش خلاق» یکی از دروس عمومی مختص دانشگاه فرهنگیان است که با هدف ایجاد توانایی نگارش روان و خلاقانه در برنامۀ درسی این دانشگاه گنجانده شده است و انتظار میرود سرفصلی که برای این درس طراحی شده است، فراگیران را بهسمت نگارش خلاقانه هدایت کند. پژوهش حاضر این سرفصل را نقد و بر نارسایی آن در دستیافتن به اهداف درس تأکید میکند. همچنین، بر این باور است که با ایجاد برخی تغییرات جزئی، بهخصوص در بودجهبندی مباحث سرفصل و تأکید بر سطوح بالای یادگیری، میتوان توانمندی فراگیران را در خلق ژانرهای خلاق نگارش افزایش داد و خلاقیت نگارشی را بهطور کلی در آنها بالا برد. جامعۀ آماری این پژوهش دانشجومعلمان رشتۀ علوم تربیتی ورودی 1397 دانشگاه فرهنگیان مازندران و نمونۀ آماری سه گروه همگنشده از بین نُه گروه دانشجویان این رشته است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و با روش شبهآزمایشی دو گروه آزمایش، که با تغییراتی در سرفصل آموزشدیدند، با گروه کنترل که دقیقاً مطابق سرفصل به آنها آموزش داده شد، مقایسه شده است. نتایج پژوهش نشان داد که نمرات گروه آزمایش هم در نگارش انواع ادبی خلاقانه و هم در تکتک عناصر خلاقیت بهنحو چشمگیری در مقایسه با گروه کنترل بهبود داشته است و همین ضرورت تغییر یا بازبینی سرفصل موجود را تأیید میکند.
بررسی کتاب پژوهشی جامعهشناختی در نثر داستانی جدید فارسی و آسیبشناسی ترجمۀ آن
صفحه 163-186
https://doi.org/10.30465/crtls.2021.29765.1744
قدسیه رضوانیان
چکیده کتاب پژوهشی جامعهشناختی در نثر داستانی جدید فارسی، اثر رضا نوابپور،[i] یکی از دقیقترین کتابهای تحلیل ادبیات داستانی معاصر ایران است. نویسنده با بررسی دیالکتیک ادبیات و تاریخ، از مشروطه تا انقلاب 1357، نهتنها رخدادهای کلان تاریخساز، بلکه وقایع ریز سیاسی و چگونگی اثرگذاری آن بر ادبیات داستانی را با نگاه ژرف انتقادی بررسیده است. این پژوهش باوجود رویکرد تاریخی و اجتماعی به داستان معاصر، بدون اتکا بر هیچ نظریۀ جامعهشناختی خاص اما بهروش منتقدان تاریخگرای نوین، داستان معاصر را در پیوند با گفتمانهای ناهمگون و متعارض بررسی میکند و نشان میدهد که متن درقبال آن گفتمانها چه مواضع ضمنیای را اتخاذ کرده است، اما ترجمۀ ابوالقاسم سرّی با سنخیتنداشتن نوع ترجمه با متن و موضوع کتاب، سهلانگاریهای زبانی، ساختاری، محتوایی، و سرهنویسی غلطانداز و ناخوشآیند علاوهبراینکه خواننده را دچار چالش بیهوده با متن میکند، متن را به ترجمهای نارسا منتهی کرده است.
تصحیح دو بیت از شاهنامۀ جلال خالقی مطلق
صفحه 187-204
https://doi.org/10.30465/crtls.2022.38659.2394
علی سلیمانی؛ محمد فولادی
چکیده بسیاری از فرهنگنویسان، شارحان، و مصححان شاهنامه واژههای «جُناغ» و «جُنا» را یک واژه تلقی کرده و از آنها بهجای یکدیگر استفاده کردهاند. حالآنکه توجه به بافت موقعیتی، نشانههای درونمتنی، و نگاهی جامع بر ابیاتی که این دو واژه در آنها آمده است مشخص میکند که در شاهنامۀ فردوسی، این دو واژه یکی نیستند، بلکه دو واژه با دو معنای متفاوتاند. هدف اصلی این پژوهش تصحیح ابیاتی از شاهنامه بهتصحیح علمی ـ انتقادی جلال خالقی مطلق است. همچنین، نویسندگان با بررسی تصحیحهای دیگر شاهنامه کوشیدهاند تا اغلاط راهیافته به آنها را نیز نمایان و رفع سازند. از رهرو این پژوهش نتیجه حاصل شد که واژههای «جناغ» و «جنا» بهترتیب قابلیت همنشینی با واژههای «پلنگ» و «خدنگ» را دارند و عدم دقت به معنای متفاوت این دو واژه، بیتوجهی به ظرفیت همنشینی آنها، و پرهیز از تکیهکردن بر نسخۀ فلورانس باعث شده که خالقی مطلق در تصحیح دو بیت از شاهنامه که این دو واژه در آن آمده، به طریق صواب نرود. در این پژوهش علاوهبر تصحیح آن دو بیت به اشتباهات راهیافته در تصحیحهای دیگر شاهنامه نیز اشاره شده است. همچنین، بهفراخور بحث بیتی از برزونامۀ شمسالدین محمد کوسج نیز تصحیح شد.
بررسی کتاب برآمدن ژانر خلقیات در ایران
صفحه 205-226
https://doi.org/10.30465/crtls.2022.37770.2328
مریم شریف نسب
چکیده برآمدن ژانر خلقیات در ایران نوشتة ابراهیم توفیق، سیدمهدی یوسفی، حسام ترکمان، و آرش حیدری با ایدهای خوب تلاش میکند محتواهای موجود درباب خلقیات ایرانیان را از دورة مشروطه تا سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی بررسی و دستهبندی و ارکان و اجزای یک «ژانر» را از آن استخراج کند. این مقاله با روش اسنادی ـ انتقادی تلاش کرده است کتاب مذکور را در چهار محور شکلی، زبانی، ساختاری، و محتوایی موردمداقه قرار دهد. حاصل این بررسی نشان میدهد اگرچه نویسندگان کتاب اطلاعات بسیار وسیع و دقیقی را از منابع مختلف جمعآوری و گاه بررسی کردهاند، در تعیین حدود و ثغور «ژانر» توفیق چندانی نداشتهاند. علیرغم این، محتوای لبریز از دادههای مفید، اما پراکندة کتاب میتواند با بازبینی مجدد، پیرایش پرگوییها و پراکندهگوییهای فراوان، مفصلبندی دقیق و جدید فصلها، یاریگرفتن از یک مشاور ادبی حاذق در تعریف و تحدید مفهوم «ژانر»، ابراز دقیق و صریحِ نتیجة موردنظر نویسندگان دربارة موضوع، و... سروسامان تازه یابد و برای مخاطبان این حوزه مفیدتر واقع شود.
نقدی بر تصحیح کتاب روحالارواح فی شرح اسماء الملکالفتاح
صفحه 227-252
https://doi.org/10.30465/crtls.2021.32904.1974
محمد مهدی معلمی؛ سیدعلی قاسم زاده
چکیده روحالارواح فی شرح اسماء الملکالفتاح، نوشتة شهابالدین ابوالقاسم احمدبن منصور سمعانی (487-534 ق)، کهنترین اثر مستقل در شرح اسماءالله به زبان فارسی است که در برخی از آثار ادبی و عرفانی، ازجمله کشفالاسرار میبدی، تأثیر مستقیم گذاشته است. نثر این کتاب روان، سلیس، و درعینحال شاعرانه است و گاه برای بیان مفاهیم عرفانی از نثری آهنگین یا مسجع بهره برده است. این کتاب از فواید ادبی، لغوی، زبانی، و حکایات عرفانی برخوردار است. نخستین بار، نجیب مایلهروی در سال 1368 این کتاب را براساس پنج نسخة خطی در انتشارات علمی و فرهنگی بهچاپ رساند که تاکنون چندینبار تجدیدچاپ شده است. متأسفانه، این تصحیح خالی از ایراد نیست و اشکالات عدیدهای در آن راه یافته است. جستار حاضر کوشیده است متن چاپشده را با نسخ مورداستفادة مصحح بهدقت مقابله کند و بخشی از ایرادهای اساسی این تصحیح اعم از جاافتادگیها، بدخوانیها، تصحیفها، و رعایتنشدن اصل امانتداری در تصحیح متون را نشان دهد. نتیجۀ این پژوهش حاکی از آن است که بهسبب اشکالات متعددی که در متن روحالارواح راه یافته تصحیح مجدد آن ضروری است.
معماری ایران/ ایرانی یا طراحی سلطان و معمار: پرسش از امکان تبیین جمعگرا در تاریخ هنر؛ براساس نقد کتاب Rage and Denials. Collectivist Philosophy, Politics, and Art Historiography, 1890-1947 (خشم و انکارها: فلسفۀ جمعگرا، سیاست، و تاریخنگاری هنر، ۱۸۹۰- ۱۹۴۷) از برانکو میترویچ
صفحه 253-276
https://doi.org/10.30465/crtls.2022.38552.2385
زینب تمسکی؛ مهرداد قیومی بیدهندی
چکیده مورخ هنر و معماری بهتصریح، تلویح، آگاهانه، یا ناآگاهانه در کار تفسیر خود رویکردی جمعگرا یا فردگرا دارد. خشم و انکارهای برانکو میترویچ یگانه منبعی است که مستقل و از منظری فلسفی ـ تاریخی به تبیین در تاریخنگاری هنر میپردازد و با تکیه بر واقعگرایی، تبیین جمعگرا را ناموجه میشمارد. در این مقاله، استدلالهای متنوع میترویچ استخراج و طبقهبندی شده است تا از امکان تبیین جمعگرایی بدون این اشکالات بحث شود. اساسیترین ایرادهای طرحشده بر تبیین جمعگرا ذاتباوری، نادیدهانگاری ارادۀ آزاد، مبهمبودن سازوکار اثرگذاری جمع بر فرد، روشننبودن وضعیت هستیشناختی جمعها، انگیزۀ نادرست مورخان از تبیین جمعگرایانۀ مبتنیبر خودشیفتگی و خودبرتربینی قومی، و ابزار قرارگرفتن برای تنظیم غرور ملی است. با تکیه بر دستاوردهای تازۀ علوم شناختی بحث خواهیم کرد که چهطور این اشکالات شامل هر نوع تبیین جمعگرایانه در تاریخ نخواهند بود. استقلال شناخت و نفوذناپذیری ادراک دربرابر تفکر مهمترین استدلال میترویچ برای توجیه فردگرایی بهمنزلۀ یگانه راه علمی و واقعگرایانۀ تبیین تاریخ است. در این مقاله، موقعیتی را در تاریخ معلوم میکنیم که حتی با اتخاذ موضع متافیزیکی و هستیشناختی همسو با ماتریالیسم میترویچ، تبیینهای جمعگرای معتدل در تاریخنگاری معماری میتوانند همچنان معتبر و حتی ناگزیر باشند.
بررسی کتاب رهیافتی به رئالیسم، سینما، و بیان مفاهیم دینی
صفحه 277-294
https://doi.org/10.30465/crtls.2021.36008.2216
علی خراشادی؛ داریوش اسماعیلی
چکیده «رئالیسم» که از قرن نوزدهم میلادی در ادبیات و نقاشی پدیدار شد و تا امروز نیز ادامه دارد جریانی قدرتمند از مادیشدن هنر است. هنرمند رئالیست منطق و روابطی در اثر هنری خلق میکند که از دانشهای جدید و روابط اجتماعی حاکم بر جامعة مدرن برآمده است. ازسویی، سینما بهعنوان هنر دوران مدرن، باتوجهبه ویژگی ثبت تصویر، با رئالیسم نزدیکی و پیوند عمیقی دارد که از همان نخستین آثار سینمایی برادران لومیر این ویژگی هویدا بود. با افزودهشدن صدا و رنگ به فیلمهای صامت اولیه این پیوند عمیقتر شد. از اواسط قرن بیستم، گرایش به واقعنمایی اجتماعی افزایش یافت که در آثار نئورئالیستهای ایتالیا و آرای آندره بازن بهخوبی خود را نشان میدهد. مقالة پیشرو، بررسی کتاب رهیافتی به رئالیسم، سینما، و بیان مفاهیم دینی، نوشتة وحید حیاتی، است که ظرفیت رئالیسم سینمایی را برای بیان مفاهیم دینی بررسی کرده است و به تمایز رئالیسم معمول در سینما که در جنبش نئورئالیسم به اوج خود میرسد و شکلی از رئالیسم سینمایی میپردازد که بهاعتقاد نویسندة کتاب برای بیان مفاهیم دینی مناسب است. در این مقاله، نظریات مهم دربارة مفهوم رئالیسم دینی، که بهاعتقاد او در آثار مجید مجیدی و بهخصوص بچههای آسمان متجلی میشود، بررسی شده و به نقد دیدگاه او دربارة شباهت مفهوم رئالیسم دینی و رئالیسم سینمایی و تفاوت آنها از منظر معرفتشناسانه پرداخته شده است.
نقد، ترجمه و تحلیل کتاب النغم: روایت یحییبن النمجم از اسحاق موصلی
صفحه 295-320
https://doi.org/10.30465/crtls.2021.34933.2163
احسان ذبیحی فر؛ سید شاهین محسنی
چکیده این مقاله به نقد، ترجمه، شرح، و تحلیل کتاب النغم، اثر ارزشمند و کوتاه یحییبن المنجم، دانشمند قرن سوم هجری اختصاص دارد که در آن روایت اسحاق موصلی از «مکتب غنا قدیم» آورده شده است. این رساله از قدیمیترین آثار در موسیقی نظری است که شیوۀ تحلیلی دارد و درعینحال، به سنت شفاهی و عملی موسیقی نزدیک است و با سنت ریاضیاتی ـ فلسفی که بعدها غلبه مییابد، تفاوتهای اساسی دارد. محور اصلی رساله، اول بررسی تعداد نغمات اصلی در موسیقی و جایگذاری آنها برروی عود، و دوم شرح نظریۀ «مجرا»ست که ابداع اسحاق موصلی است. در تحلیل نظام نغمگانی المنجم مشخص میشود که این نظام شامل ده نغمه و متشکل از دو مجرای بنصر هشتنغمهای و وسطی هفتنغمهای است که قطعاً در دو نغمه اختلاف دارند و در بقیۀ نغمات مشترکاند و نشان داده میشود که آنچه تا امروز مطرح شده و اینکه نظریۀ مجرا مشابه مد یا گام شمرده شده است صحیح نیست. در این مقاله، علاوهبر نقد رساله، متن کامل آن به فارسی ترجمه شده و برمبنای آن، ضمن اشاره به اشکالات شرحهای قدیمیتر و نقد آنها، شرح و تحلیلی سرراست و متنمحور از آرای المنجم ارائه میشود.
بررسی انساننگارههای نسخة خطی عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات (مطالعۀ موردی نسخة خطی عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات کتابخانة مرکزی آستان قدس رضوی)
صفحه 321-348
https://doi.org/10.30465/crtls.2021.37024.2285
سارا صادقی نیا
چکیده درمیان گنجینة نسخ خطی کتابخانة مرکزی آستان قدس رضوی، نسخة مصور عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات محمد قزوینی خودنمایی میکند. پژوهش پیشرو، از میان سه نسخة مصور موجود در کتابخانة آستان قدس، نسخة 35212 را انتخاب و از میان نگارهها، نگارههای انسانی آن را بررسی و واکاوی کرده است. در نسخة منتخب، 23 نگاره متعلق به انساننگارهها هستند که در دو دسته طبقهبندی میشوند. دستة نخست شامل نگارههای صور فلکی است که بهشکل مرد یا زن و با ظاهری طبیعی ترسیم شدهاند و دستة دوم موجودات خیالی هستند که بهشکل ترکیب انسان ـ حیوان تصویر شدهاند. نگارهها از اسطورهها و داستانهای عامیانه برگرفته و بهسبک مکتب جلایری ترسیم شدهاند. در این پژوهش، تلاش میشود تا میزان تطبیق متن با نگارههای موجود در نسخة منتخب بررسی شود. پژوهش ماهیتی توصیفی ـ تحلیلی دارد و بهروش اسنادی و کتابخانهای صورت گرفته است. نتایج نشان میدهد نگارهها درخدمت متن بوده و در عینیتبخشیدن به توصیفات متن و درک بهتر مطالب به خواننده کمک کردهاند و هرجا که هنرمند احساس نیاز کرده است، مرز میان خیال و واقعیت را درهم شکسته و جذابیت تصاویر را با قدرت تخیل خود دوچندان کرده است.
تحلیل و بررسی کتاب عکاسی؛ هنر میانمایه
صفحه 349-370
https://doi.org/10.30465/crtls.2022.37870.2376
مرتضی صدیقیفرد؛ هدیه خزایی؛ مهدی مقیمنژاد
چکیده این پژوهش بهدنبال تحلیل و بررسی کتاب عکاسی؛ هنر میانمایه به روشی ساختارمند است که بخشهای مختلف کتاب را با روشی توصیفی ـ تحلیلی از منظرهای مختلف بررسی میکند. این پژوهش با بررسی خاستگاه کتاب و میزان اثرگذاری مطالب آن پس از گذشت بیش از نیم قرن از تألیفش، با مدنظر قراردادن نسخة ترجمة فارسی، فواید و کاستیهای آن را بررسی میکند. همچنین، ترجمة کتاب با مطابقتدادن ترجمة فارسی با نسخة انگلیسی بررسی شد و این رویارویی درنهایت مشخص کرد که کتاب در بخشهایی دچار نزول کیفیت ترجمه شده است و اشتباهاتی دارد. علاوهبراین، این نتیجه بهدست آمد که باتوجهبه گذشت زمان طولانی از انتشار کتاب و سرعت تغییر حوزههای موردمطالعه در آن، یعنی جامعهشناسی و عکاسی، امروز دیگر بخش اعظم کتاب همانند سالهای ابتدایی انتشار آن موردتوجه نیست و از میزان ارجاع به مطالب آن کاسته شده است. همچنین، به این دلیل که کتاب شامل مقالاتی ناپیوسته است و بهتبع آن دارای نتیجهگیری مشخصی نیست، بهطور کلی وحدت مناسبی ندارد و ماحصل این شیوه این شده است که هر بخش از آن مستقل از بخشهای دیگر قابلمطالعه باشد.
صورتبندی اصول هفتگانۀ هنر ایرانی؛ نقدی بر کتاب هفت اصل تزئینی هنر ایران
صفحه 371-393
https://doi.org/10.30465/crtls.2021.33217.2010
علیرضا طاهری؛ رویا ظریفیان
چکیده این نوشتار، که پژوهشی توصیفی و تحلیلی است و دادههای کیفی آن بهشیوۀ تحقیق کتابخانهای جمعآوری شده، با هدف بررسی تحولات سبکی هنر ایران پس از حملۀ مغول سامان یافته است و نگارندگان تلاش دارند ضمن نقد و بررسی کتاب هفت اصل تزئینی هنر ایران، نوشتۀ یعقوب آژند، به این پرسش اساسی پاسخ دهند که چرا در مکتب قزوین دورۀ صفوی از نقوش هفتگانۀ هنر ایرانی بهمنزلۀ اصول هفتگانۀ هنر ایرانی یاد شده است؟ بهنظر میرسد که برکشیدن این نقوش به جایگاه «اصول هفتگانه» همسو با سیاستهای شاه تهماسب و با هدف محدودکردن قدرت قزلباشان صورت پذیرفته باشد. یافتهها نشان میدهد که برای نیل به این مقصود نخست کارگاه و کتابخانۀ سلطنتی تبریز، بهمثابۀ کانون ذینفوذ و مروج تفکر قزلباشی، منحل شد و در گام بعد عناصر بصری نگارگری ایرانی در دو حوزۀ اصلی و فرعی قاعدهبندی شدند. قراردادن عناصری نظیر تحرک، رنگپردازی، و ترکیببندی در حوزۀ فرعیات نگارگری ایرانی بهمعنای کاستن از اهمیت اصول حاکم بر شیوۀ قزلباشی بود و درمقابل تأکید بر آرایهپردازی ذیل عنوان «اصول هفتگانۀ هنر ایرانی»، ضمن تعیین خطمشی مکتب نوپای قزوین در مسیری متفاوت از مکتب تبریز دوم، اعتباری ویژه به آن میبخشید.
معمار سنان به روایت تذکرةالبنیان و تذکرةالابنیه نقدی بر کتاب خاطرات معمار سنان
صفحه 395-411
https://doi.org/10.30465/crtls.2020.28035.1649
لیلا غفاری؛ جمال عرب زاده
چکیده هویت فرهنگی یک جامعه مولود عوامل متعددی چون دین، آداب و سنن، هنر، و بهطور خاص معماری است که وجه کاربردی آن در زندگی موجب اهمیت آن در شکلگیری تمدنهای باشکوهی مانند اسلام شده است. ازآنجاکه بروز و ظهور عینی این تمدن در قالب سازههای هنری ارزشمند مرهون دانش و مهارت معمارانی برجسته همچون سنان عبدالمنان است، بررسی نوشتارهای برجایمانده از این بزرگان با هدف آشنایی با دیدگاههای بیبدیلشان قابلتأمل خواهد بود. با درنظرداشتن جایگاه خاص سنان در توسعه و پیشرفت معماری عثمانی و نیز اسلامی مطالعه و کندوکاو در متون مربوط به او، بهخصوص آنچه از زبان خود معمار گفته شده، راهگشاست. در این نگاشته برگردان فارسی دو تذکرۀ ارزشمند او در کتاب تذکرۀالبنیان و تذکرۀالابنیه: خاطرات معمار سنان موردنقد و بررسی قرار گرفته است. پس از ارائۀ مشخصات فرمی کتاب وجوه تاریخی معماران و معماری دوران پیشامدرن اسلامی، زندگینامۀ استاد سنان، معرفی دو تذکرۀ او و درنهایت، قیاس آنها با رسالهای مشابه به نام رسالۀ معماریه بررسی میشود، باتوجهبه این نکته که قیاس این متون با یکدیگر در فهم بهتر افکار و ذهنیات معماران آن دوران، و بهخصوص سنان، مؤثر خواهد بود.
بررسی میزان اهداف تربیت هنری در محتوای کتاب فرهنگ و هنر پایۀ هشتم (مطالعۀ موردی: دیدگاه دبیران تخصصی فرهنگ و هنر شیراز در سال تحصیلی 1397 - 1398)
صفحه 413-440
https://doi.org/10.30465/crtls.2021.37047.2287
مریم فتحی؛ اشکان رحمانی
چکیده در این پژوهش اهداف تربیت هنری در محتوای کتاب فرهنگ و هنر پایۀ هشتم بررسی شده است. اهداف تربیت هنری موردبررسی شامل تولید هنری، زیباشناسی، نقد هنری، و تاریخ هنر است که میزان کاربرد این اهداف و نوع آنها در قسمتهای مختلف کتاب مشخص شده است. سؤال اصلی این است: اهداف تربیت هنری بهکاربردهشده در محتوای کتاب فرهنگ و هنر پایۀ هشتم به چه میزان است؟ این پژوهش از نوع توصیفی و پیمایشی است که با ابزار پرسشنامه به روش نمونهگیری تصادفی ساده بین 54 نفر از دبیران هنر شیراز صورت گرفته و تجزیهوتحلیل یافتهها به روش کمّی انجام شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که اهداف تربیت هنری در کل محتوای کتاب متوسط و فصل طراحی بیشترین کاربرد را در مقایسه با فصلهای دیگر کتاب دارد. همچنین، «تاریخ هنر» یکی از اهداف تربیت هنری در فصل طراحی و هدف «تولید هنری» در فصلهای تصویرسازی، عکاسی، و خوشنویسی بیشترین کاربرد را داشتند. بنابر دیدگاه اساتید متخصص هنر، مهمترین هدف تربیت هنری پرورش خلاقیت است.
مطالعهای انتقادی بر کتاب سبک استعلایی در سینما، اوزو، برسون، درایر
صفحه 441-465
https://doi.org/10.30465/crtls.2022.38782.2408
محمد جواد گهربخش؛ شهاب اسفندیاری؛ پدرام رستمی
چکیده کتاب سبک استعلایی در سینما، اوزو، برسون، درایر از پل شریدر، منتقد، نویسنده، و کارگردان شهیر آمریکایی، از معدود کتابهایی است که در آن رابطۀ سینما، دین، و ویژگیهای مرتبط با آن فراتر از حوزههایی مانند نشانهشناسی بررسی شده است. این کتاب در سال 1382 با ترجمۀ محمد گذرآبادی در ایران چاپ شد. ویرایش دوم کتاب در سال 2018 به بازار عرضه شد که شامل معرفی سینمای آهسته و بازنگری شریدر بر برخی از مفاهیم این سبک بود. اهمیت این رساله را میتوان در نوع بررسی و مواجهه با دین و عناصر آن دانست. شریدر با توسل به مفاهیم عمیق فلسفی و بهرهگیری از عقبۀ مسیحی خود مراحل سبکی را بنیان مینهد که مهمترین آثار سینمایی از خلال آنها قابلخوانش و بررسی است. این سبک درغایت بهدنبال یافتن چگونگی بیان امر متعالی و امر معنوی در سینماست. در این پژوهش ابتدا، اثر و نویسنده معرفی شده و سپس، تمامی مفاهیم موجود در کتاب با عنایت به هر دو ویرایش آورده شده است. درنهایت، این کتاب در زوایای مختلف به بوتۀ نقد کشیده شده است. نتایج نشان خواهد داد که عمدۀ نقدهای وارد بر پیکرۀ این کتاب را میتوان در سطوح روش و محتوا مشاهده کرد.
